جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
نویسنده : غزل غفاری

سلام دوستان . قالب وبلاگ رو عوض کردم ...

نظرتون چیه ؟ این خوبه یا همون قبلیه رو بزارم ؟

نظر plz


|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : شنبه 29 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

شیی نورانی پرنده ای که ساعت 30/22 یکشنبه شب 23فروردین به مدت 3 دقیقه در آسمان مشکین شهر استان اردبیل رویت شده بود.
تمام خبرنگارانی که این خبر را روی تلکس ایرنا دیدند و با لبخندی از آن عبور کردند، فکرش را هم نمی کردند که از فردای آن روز سروکله «اشیای نورانی ناشناس» در آسمان بسیاری از شهرهای دیگر ایران هم پیدا شود: آسمان تبریز، اردبیل ، آزاد شهر، رامیان ، مینودشت و حتی گنبد کاووس هم در روزهای بعد جولانگاه بشقاب پرنده ها بود.
بعد از ماجرای رویت بشقاب پرنده در مهرآباد تهران در 29 شهریور سال 55 و عکس های جنجال برانگیز 2 نوجوان شیرازی و ارومیه ای در سال 57، بعد از سال ها که از پدیده های رمزآلود این چنینی در آسمان ایران خبری نبود، آیا قرار بود نگاه همه مردم دوباره به آسمان خیره شود؛


|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ : جمعه 28 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

سنگ‌هایی برروی بستر ترک خورده و خشک دریاچه دره مرگ، به خودی خود حرکت می‌کنند، پدیده‌ای مرموز که هنوز کسی نتوانسته توضیحی برای آن بیاورد.

براساس گزارش میل‌آنلاین، حرکت این سنگ‌ها که گاه وزن آنها به بیش از 300 کیلوگرم نیز می‌رسد ردی از خود برروی شن‌ها به جا می‌گذارد که حرکت مرموز و غیرقابل توضیح آنها را به اثبات می‌رساند. طول برخی از این ردها به 182 متر نیز می‌رسد. راز نهفته در حرکت این سنگ‌های متحرک بیش از یک قرن  است که ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده‌است. اما اکنون زمین‌شناسی از سازمان ناسا معتقد است پاسخ این معمای مرموز را یافته است.

سنگ‌های متحرک

رالف لورنز دانشمند سیاره‌شناس معتقد است این سنگ‌ها در طول زمستان از لایه‌ای از یخ پوشانده می‌شوند و سپس با گرم‌تر شدن و گل‌آلود شدن بستر دریاچه این یخ سنگ را برروی گل شناور ساخته و به آنها امکان می‌دهد در دست باد به این سو و آن سو حرکت کنند. به گفته وی این سنگ‌ها مشابه تکه‌های یخی شناور هستند با این تفاوت که برروی گل نرم از خود ردی به جا می‌گذارند.

سنگ‌های متحرک

دانشمندان تا به امروز توانسته‌اند حرکت فیزیکی سنگ‌ها را به ثبت برسانند اما هرگز کسی نتوانسته حرکت آنها را به چشم ببیند. لورنز نظریه جدید خود را پس از انجام آزمایشی کوچک برروی میز آشپزخانه‌اش ارائه کرده‌است. وی تکه سنگی را به شکلی منجمد کرد که بخشی کوچک از سنگ به تکه‌ای یخ بچسبد. سپس آن را درون مخزنی از آب که کف آن از ماسه پوشانده شده بود قرار داد به و مشاهده کرد یخ سنگ را به شکلی در آب شناور می‌کند که سنگ با بستر ماسه‌ای نیز در تماس است. وی در نهایت مشاهده کرد که به راحتی می‌تواند سنگ را با دمیدن به جهات مختلف هدایت کند.

سنگ‌های متحرک

وی معتقد است سنگ‌ها تحت شرایطی درست می‌توانند با به واسطه یک نسیم سبک نیز به حرکت دربیایند زیرا یخ باعث می‌شود میزان اصطکاک آنها با زمین کاسته شده و به راحتی برروی گل شناور شوند.

سنگ‌های متحرک

باوجود مطالعات علمی فراوانی که برروی این سنگ‌ها و حرکت مرموزشان انجام گرفته، بسیاری از بازدید‌کنندگان حرکت سنگ‌های دره مرگ را کار مغناطیس، فضایی‌ها، و میدان‌های انرژی مرموز می‌دانند و حتی برخی باور دارند این سنگ‌ها جادویی هستند، باوری که باعث شده از تعداد سنگ‌های متحرک بستر دریاچه کاسته شود.


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : جمعه 28 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

حوالی ساعت 12 و 30 دقیقه ی بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 خورشیدی) به وقت محلی تهران، پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش، چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه ی شمیران دریافت کرد که همه ی آن ها از روی دادن رویداد های ناشناخته ای در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند. برخی از تماس گیرندگان، به شئی مانند یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش بسیار زیاد توصیف می کردند.

 

بررسی های پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های داده شده را به آن نسبت داد، در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب «یوسفی» معاون عملیات، در جریان رویداد قرار گرفت. او نخست اینگونه عنوان کرد که شئی مورد نظر تنها یک ستاره بوده است. ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهرآباد و مشاهده ی شخصی خود، که شئی بسیار بزرگ تر و نورانی تر از یک ستاره را در آسمان دید، تصمیم گرفت تا یک جنگنده ی فانتوم اف-4 را از پایگاهی هوایی در همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران، مامور پرواز و رهگیری پرنده ی ناشناس کند.

 

هواپیمای اف-4 در ساعت 1 و 30 دقیقه ی بامداد، پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد. خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که سئی مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله ی 110 کیلومتری نیز مشاهده کرد. زمانی که هواپیما به فاصله ی تقریبی 46 کیلومتری پرنده ی ناشناس رسید، ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این رخداد شگرف، خلبان که ادامه ی تعقیب را ناممکن می دید، تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیزتر آنکه به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه، مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.

 

در ساعت 1 و 40 دقیقه، دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان «پرویز جعفری»، عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد. او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند، در دوازدهم نوامبر سال 2007 (بیست و یکم آبان ماه سال جاری)، در کنفرانسی که برای بررسی این رویارویی در باشگاه ملی خبرگزاری های ایالات متحده برگزار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ی ناشناس موسوم به «یوفو» ها شد.

 

هواپیمای جعفری در فاصله ی 50 کیلومتری توانست شئ ناشناس را روی رادار خود قفل کند. مشخصات راداری «بشقاب پرنده» شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود. زمانی که جت اف-4 با سرعت 280 کیلومتر بر ساعت به فاصله ی 46 کیلومتری شئ پرنده ی ناشناس رسید، شئی ناشناخته آغاز به حرکت کرد و فاصله ی خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد. تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم، به دلیل درخشندگی خیره کننده ی آن، امکان پذیر نبود.

 

بنا به اظهارات خلبان و کمک خلبان، نورهای پخش شده به رنگ های آبی، سبز، قرمز و نارنجی و با الگویی به شکل مربع، به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آن ها چنان سریع بود که می شد همه ی رنگ ها را با هم دید.

 

در همان حال که شئ مورد نظر و هواپیمای اف-4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند، یک دومین شئ (شئی ثانویه) کوچک تر، از شئی نخستین جدا شد و با سرعت بسیار زیاد به سوی جنگنده ی فانتوم حرکت کرد. ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند موشک حرارت یاب «ساید واندر 9-AIM) کرد، ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه ی سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطر قریب الوقوع، بی دفاع می دید، در آخرین اقدام، با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله ی 4/7 کیلومتری پشت سر او توقف کرد و بار دیگر به سوی شئ ناشناس نخستین بازگشت و به او پیوست.

 

با استناد به نوار گفتگوی خلبان و کمک خلبان، شئی ناشناس با سرعت چند برابر صوت دور شد. این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از شئ پرنده ی ناشناس، عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به حالت عادی بازگشت. اندکی بعد خدمه ی اف-4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت رو به روی شئ نخست جدا شد و با سرعت زیاد، مستقیم به سوی زمین حرکت کرد. آن ها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اصابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد، ولی پرنده ی ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه ی فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند. جعفری بعدها گفت که شئ مورد نظر چنان تابناک می نمود که در نور آن می شد حتی سنگ ها و شن های پیرامون محل را نیز مشاهده کرد. سپس هواپیما برای فرود رهسپار فرودگاه مهرآباد شد. آن ها متوجه شدند هر بار که از یک موقعیت موقعیت مغناطیسی 150 درجه ای نسبت به مهرآباد می گذرند، دچار اختلال مخابراتی و بروز اشکال در امر ارتباط می شوند.

 

یک هواپیمای دیگر خطوط هوایی هم که در همان هنگام در حال نزدیک شده به فرودگاه مهرآباد بود، دچار مشکل مشابهی شد و سامانه های مخابراتی آن از کار افتادند. اندکی بعد، هنگامی که هواپیمای اف-4 در حال آخرین اقدام برای نزدیک شدن بود، خدمه ی آن باز هم شئ پرنده ی دیگری را مشاهده کردند. این شئ چهارم استوانه ای شکل بود و در دو انتهای خود نورهایی با درخشش ثابت و در بخش میانی نورهایی چشمک زن پخش می کرد. شئ گفته شده از روی هواپیمای اف-4 پرواز کرد. برج مراقبت، پرواز هیچ هواپیمایی را در منطقه گزارش نکرد، ولی هنگامی که خلبان هواپیمای اف-4 موقعیت و جهت یوفو را به آنها اطلاع داد، پرسنل برج توانستند آن را مشاهده کنند. سال ها بعد، مامور اصلی کنترل پرواز و یکی از فرماندهان نظامی مسئول پژوهش در این پرونده، افشا کردند که شئ مورد نظر از روی برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامی تجهیزات الکترونیکی آن را نیز از کار انداخته است.

 

پس از روشن شدن هوا، خدمه ی اف-4 با یک فروند بالگرد نظامی عازم محل فرود جسم پرنده ی سوم شدند. در روشنایی رو مشخص شد که آنجا بستر یک دریاچه ی خشک شده است. با این حال، هیچ ردی بر جای نمانده بود. آن ها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همین حال سیگنال نمایانی که بیب-بیب می کرد، توجه آن ها را به خود جلب کرد. این علامت در نزدیکی یک خانه شدید تر می شد. آن ها در نزدیکی خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در این باره که آیا شب گذشته بیننده ی رویداد نامعمول بوده اند یا نه، پرس و جو کردند. اهالی منزل گزارش دادند که صدایی مهیب شنیده اند و نوری شدید شبیه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.

 

بعدها، پژوهش های بیش تری بر روی محل فرود انجام شد و منطقه از نظر بررسی آثار تشعشعی به طور کامل تفتیش شد، ولی نتایج این بررسی ها هیچ گاه در اختیار عموم قرار نگرفت.

 منبع : مجله دانستنیها

 


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : جمعه 28 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

خبر باور نكردني!!!!!!!!!!!

بیلی مایر

سازمان National Geographic در تاريخ ژانويه 2002 در مجله خود صحت يكي از ادعاهاي بيلي ماير را كه حدود 30 سال پيش (دهه 70) مطرح شده بود تاييد كرد! بيلي ماير بيش از سي سال پيش ادعا كرده بود كه موجودات فرازميني به او گفته اند كه قله اورست مرتفع ترين كوه در كره زمين نيست! وي در يكي از نوشته هاي قديمي خود آورده كه موجودات فرازميني به او گفته اند كه قله چيمبورازو (Chimborazo) در اكوادور 2150 متر از قله اورست بلندتر است. براي اينكه كره زميني كاملا گرد نيست و براي همين (ارتفاع از سطح دريا) مقياس درستي براي اندازه گيري ارتفاع كوه ها نيست! National Geographic در ادامه توضيح مي دهد كه اخيراً دانشمندان متوجه شده اند چرخش زمين به دور خود باعث شده كه سطح زمين كاملا يكدست و اصطلاحا كروي نباشد. بنابراين اگر ارتفاع كوه ها را نسبت به مركز زمين بسنجيم كوه چيمبورازو 2200 متر بلندتر از اورست است! اما اگر مبناي اندازه گيري را سطح دريا اختيار كنيم در آن صورت قله اورست 2540 متر از چيمبورازو بلندتر است. پس در حقيقت نه اورست بلكه چيمبورازو (بلندترين نقطه) روي زمين است. اين نكته را بايد يادآور شد كه چگونه يك كشاورز ساده سويسي كه تحصيلات عالي نيز ندارد سالها پيش چنين ادعايي را مطرح ساخت كه اكنون دانشمندان به صحت آن پي برده اند؟!



|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : جمعه 28 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

پروژه کتاب آبی یکی از مجموعه پژوهش‌های سیستماتیک روی اشیای ناشناس پرنده بود، که توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا انجام شد. این پروژه که از سال ۱۹۵۲ میلادی آغاز شد، دومین تجدید حیات از مطالعات اینچنینی بود. پروژه‌های

پروژهٔ کتاب آبی دو هدف پیش رو داشت: یافتن پاسخ برای این سؤال که آیا اشیای ناشناس پرنده (یوفوها) تهدیدی برای امنیت ملی هستند؟ و دوم، تحلیل علمی تمامی دادگان مربوط به یوفوها.

در طی فعالیت‌های این پروژه، هزاران گزارش از یوفوها جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. همچون نتایج عملکرد ، که در ارایه شد، پروژه کتاب آبی نیز به این نتیجه رسید که هیچ چیز غیر عادی در مورد یوفوها وجود ندارد و در دسامبر سال ۱۹۶۹، دستور تعطیلی پروژه داده شد و نیروی هوایی تا ارائه خلاصهٔ پس از تحقیقات خود، به کار ادامه داد.

خلاصهٔ تحقیقات نیروی هوای ایالات متحده چنین بود:

  1. هیچ کدام از اشیای ناشناس پرنده‌ای که تا آن زمان گزارش، بررسی و ارزیابی شدند، تهدیدی برای امنیت ملی (مشخصاً برای ایالات متحده) نبودند.
  2. از میان مدارک بررسی شده با طبقه‌بندی ناشناس، هیچ‌کدام از لحاظ تکنولوژیکی و علمی، از دانش امروزی بشر فراتر نبودند.
  3. در بین هیچ‌کدام از گزارش‌های بررسی شده شواهدی دال بر وجود وسیلهٔ نقلیهٔ فرازمینی موجود نبود.

|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ : جمعه 28 آذر 1393
نویسنده : غزل غفاری

بعد از 4 ماه بالاخره به مدیریت وبلاگ برگشتم .

منتظر موضوعات و حادثه های جدیدتر باشید...


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

بیگ بنگ: داده‌های تازه منتشر شده توسط ناسا نشان می‌دهد، زمین در سال ۲۰۱۲ از یک جرقه پرقدرت خورشیدی که با سرعتی معادل ۳۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه بسمت آن آمد، جان سالم به در برده است.

economist-energy-efficiency

به گزارش ایسنا، جرقه خورشیدی یا فوران تاج خورشیدی (CME)‌ که در ۲۳ جولای ۲۰۱۲ (اول مرداد ۹۱) بوقوع پیوست، می‌توانست زمین را با یک فاجعه عظیم مواجه سازد. به گفته محققان ناسا، زمین بسیار خوش‌شانس بود که از پرقدرت‌ترین توفان خورشیدی ۱۵۰ سال اخیر جان سالم بدر برد و اگر این اتفاق یک هفته زودتر روی داده بود – درحالیکه جهت فوران خورشیدی کاملا رو به زمین بود – سیاره زمین با یک فاجعه عظیم مواجه می‌شد.

درصورتیکه جهت فوران تاج خورشیدی (CME) مستقیما رو به زمین بود، قدرت این فوران عظیم زمین را در تاریکی مطلق فرو می‌برد. قطع کامل شبکه ارتباطی و مخابراتی، سیستم موقعیت‌یاب جهانی (GPS) و شبکه برق در نقاط مختلف جهان به همراه قطع دسترسی به شبکه آب بدلیل از کارافتادن پمپ‌های برقی از جمله مشکلاتی بود که می توانست ساکنان زمین را تهدید کند.

بر اساس محاسبات آکادمی ملی علوم آمریکا، تأثیر خسارت ناشی از این فوران خورشیدی بر اقتصاد جهان بیش از دو تریلیون دلار تخیمن زده می‌شود که ۲۰ برابر خسارت ناشی از توفان کاترینا است. مطالعات صورت گرفته همچنین نشان می‌دهد، خطر وقوع یک فوران عظیم تاج خورشیدی با قابلیت آسیب رساندن به سیاره زمین طی ۱۰ سال آینده حدود ۱۲ درصد است.

مطالعه بیشتر در: dailymail


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

بیگ بنگ: آیا جهان ما واقعی است یا هولوگرامی در پهنه گیتی؟ آیا روزی می توان پرده از راز هستی برداشت و پاسخ مناسبی برای پرسشهای بشر یافت؟ از این دست پرسشها در تمام اعصار ذهن بشر را درگیر خود کرده است، یکی از آن رویدادها در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه پاریس به وقوع پیوست. یک تیم تحقیقاتی که توسط فیزیکدان آلن اسپکت هدایت می شد آزمایشی را انجام داد که ممکن است مهمترین آزمایش قرن بیستم باشد. برخی نیز معتقدند کشف او ممکن است چهره علم را دگرگون سازد.

 

Holographic_universe

اسپکت و تیمش کشف کردند که تحت شرایطی، ذرات زیراتمی نظیر الکترونها صرف نظر از فاصله بین آنها قادرند با یکدیگر بطور همزمان ارتباط داشته باشند. مهم نیست فاصله آنها از هم ده فوت یا یک میلیارد مایل باشد. هر ذره همیشه به گونه ای می داند که دیگری چه می کند. مشکل این شاهکار در این است که اصل مسلم فرض شده اینشتین را نقض می کند که هیچ ارتباطی نمی تواند سریعتر از سرعت نور سفر کند. زیرا سفر سریعتر از سرعت نور برابر است با شکستن مانع زمان ، این دور نمای ترسناک سبب شده تا برخی فیزیکدانان کوشش کنند با روشهای پر زحمت و به تفصیل یافته های اسپکت را توجیه کنند.

فیزیکدان دانشگاه لندن دیوید بوهم معتقد است یافته های اسپکت دلالت بر این دارد که واقعیت عینی وجود ندارد و در عمل جهان یک هولوگرام تفصیلی شبح گونه، عظیم و با شکوه است. برای درک اینکه چرا بوهم چنین ادعای شگفت انگیزی می کند، باید ابتدا کمی در مورد هولوگرام دانست. یک هولوگرام عکسی سه بعدی است که با کمک لیزر ساخته می شود. برای ساخت یک هولوگرام، شیئی که باید مورد عکاسی قرار گیرد ابتدا در نور یک اشعه لیزر غرق می شود، سپس اشعه دومین لیزر با انعکاس نخستین اشعه برخورد می کند و بر می گردد که به یک الگوی تداخلی منجر می شود. وقتی فیلم ظاهر می شود، یک گرداب چرخشی بی معنی از نور و خطوط تیره بنظر می رسد. اما بمحض آنکه فیلم ظاهر شده با پرتوی اشعه لیزر دیگری روشن شود، یک تصویر سه بعدی از شیئی اصلی ظاهر می شود.

اگر هولوگرام یک گل سرخ از وسط به دونیم شود و بعد با پرتوی اشعه لیزر روشن شود، مشخص می شود هر نیمه باز تصویر کامل گل سرخ را نشان می دهند. در واقع ، حتی اگر این نیمه ها مجددا نصف شوند، باز هم هر کدام حاوی نسخه دست نخورده تصویر اصلی ولی کوچکتر می باشند. برخلاف تصاویر عادی، هر بخش از یک هولوگرام شامل تمامی اطلاعاتی است که کل آن دارد. این ماهیت «کل به جزء» به ما درک کاملا جدیدی از سازمان و نظم می دهد. علم در بخش بزرگی از تاریخچه خود متعصبانه تلاش کرده تا به بهترین روش یک پدیده فیزیکی را درک کرده ، چه قورباغه چه یک اتم، آن را شکافته و بخشهای مرتبط را مورد مطالعه قرارداده است.  بوهم معتقد است دلیل اینکه ذرات زیراتمی علیرغم فاصله ای که آنها را از یکدیگر جدا می کند قادرند در تماس با هم باشند این نیست که نوعی پیام مرموز بین هم رد و بدل می کنند بلکه دلیلش این است که جدا بودن آنها، یک توهم است. بحث او این است که چنین ذراتی موجودیتهای مستقل و منفرد نیستند بلکه امتدادی از یک منشاء بنیادی می باشند.

برای اینکه آنچه او می گوید را افراد بهتر بتوانند تصور کنند، بوهم تصویر زیر را ارائه می دهد. تصور کنید یک ماهی درون یک آکواریوم باشد. همچنین تصور کنید که قادر نیستید بطور مستقیم آکواریوم را ببینید، بلکه به وسیله دو دوربین تلویزیونی که یکی در جلوی آکواریوم و دیگری در پهلوی آن قرار دارد قادر به مشاهده آن هستید. همانطور که شما به این دو مانیتور تلویزیونی خیره شده اید، فرض می کنید که ماهی های در هر یک از دو تصویر، موجودیت های متمایزی دارند. دست آخر، چون دوربینها در زوایای متفاوتی نصب شده اند، هر تصویر با دیگری کمی متفاوت است. اما همانطور که به مشاهده دو ماهی ادامه می دهید، سرانجام درک می کنید که ارتباط معینی بین آنها وجود دارد. وقتی یکی دور می زند، دیگری نیز کمی متفاوت ولی مطابق با اولی حرکت می کند، وقتی یکی رو به جلو می رود، دیگری بسوی پهلو می رود. اگر از میدان دید کامل این وضعیت بی اطلاع باشید، ممکن است حتی نتیجه بگیرید که این ماهیها باید بطور همزمان با هم ارتباط داشته باشند، اما واضح است که این صحیح نیست.

abstract-speed-of-light

بوهم می گوید این دقیقا چیزی است که بین ذرات زیر اتمی در آزمایش اسپکت روی می دهد. طبق نظر بوهم، ارتباط سریعتر از سرعت نور بین ذرات زیر اتمی در واقع به ما می گوید که سطح پایین تری از واقعیت وجود دارد که ما اطلاعی از آن نداریم، یک بعد پیچیده تر، ماورای ابعاد ما که مشابه مثال آکواریوم است. او می گوید ما اشیایی نظیر ذرات زیر اتمی را مجزا از یکدیگر می بینیم زیرا فقط بخشی از واقعیت وجودشان را درک می کنیم. چنین ذراتی بخشهای مجزا نیستند بلکه سطوح کوچکتری از موجودیتی عمیق تر و بنیادی تر هستند که نهایتا بصورت یک هولوگرافیک و نامرئی به نمایش در می آیند، همانند گل سرخی است که پیش از این مطرح شد و چون در فیزیک واقعیت از این تصویرهای خیالی تشکیل شده، جهان خود نیز یک تصویر ناشی از پرتوافکنی هولوگرام است.

در یک جهان هولوگرافیک، حتی زمان و فضا نمی توانند دیگر بصورت واقعیت بنیادی در نظر گرفته شوند. چون در جهانی که هیچ چیز واقعا جدا از چیزهای دیگر نیست فرضیاتی نظیر مکان در هم می شکند، زمان و فضای سه بعدی نیز، نظیر تصاویر ماهی ها در مانیتورهای تلویزیون، باید بصورت تصویر ناشی از پرتوافکنی از یک نظم عمیق تر در نظر گرفته شوند. در سطح پایین تر واقعیت فقط نوعی سوپر هولوگرام است که در آن گذشته، حال و آینده همگی همزمان وجود دارند.

برای مطالعه بیشتر ، کتاب جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت ترجمه داریوش مهرجویی نشر هرمس پیشنهاد می شود.


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 

آیا ما در یک “ماتریکس” زندگی می کنیم؟

بیگ بنگ: اگر روزی متوجه شویم که واقعی نیستیم و در یک شبیه سازیِ کامپیوتری زندگی می کنیم، وحشت زده می شویم. با این حال، برخی از افرادی که در صف اولِ علم قرار دارند معتقدند که ماهیتِ حقیقت خیلی دور از این ایده نیست. در این مقاله می توانید، مصاحبه مکس تگمارک (Max Tegmarkکیهان شناسی سوئدی – آمریکایی و استاد دانشگاه MIT ماساچوست با پلاس مگزین را مطالعه کنید.

 

4141

به گزارش بیگ بنگ، مکس تگمارک، فیزیکدان در MIT، نمی گویند که یک موجودِ هوشمند یک شبیه سازی را برنامه ریزی کرده تا جهانی را خلق کند که به هر سازی می زند برقصد، بلکه می گویند که فقط با استفاده از اعداد و ارقامِ ریاضی می توان این جهان را مشابه با یک شبیه سازیِ کامپیوتری توصیف کرد. وی در کتابِ جدیدش «جهانِ ریاضیاتی مان» بیان می کند که جهان به خودیِ خود یک ساختارِ ریاضیاتی است.

تگمارک توضیح داد: «فرض کنید یک شخصیت در بازی ماین کرافت (Minecraft) هستید یا شخصیتی پیشرفته تر درون یک بازیِ کامپیوتری هستید؛ یعنی در بازی که گرافیک آن واقعأ خوب بوده به طوری که احساس نمی کنید واقعا در یک بازی هستید. احساس می کنید که می توانید به اشیای واقعا ضربه بزنید و می توانید عاشق شوید و از چیزهای اطراف خود لذت ببرید و وقتی در این بازی ویدیویی شروع به مطالعه ی دنیای فیزیکی می کنید در نهایت کشف می کنید که همه چیز از پیکسل تشکیل شده است و تمام چیزهایی که به نظرتان «شی» بودند در واقع فقط به وسیله ی دسته ای از اعداد توصیف می شوند.»

بدون شک برخی از دوستانتان شما را مورد انتقاد قرار می دهند و می گویند: «تو احمقی، مشخص است که همه ی اینها شی هستند». اما فردی که از خارج از این بازی ویدیویی در حال نظاره است مشاهده می کند که در واقع تمام این چیزها شی بودند. «ما در این جهان دقیقأ در این وضعیت قرار داریم. به اطراف نگاه می کنیم و اصلأ ریاضیاتی به نظر نمی رسد، اما تمام چیزهایی که مشاهده می کنیم از اجزای ابتدایی مانند کوارک و الکترون ساخته شده اند. الکترون چه خواصی دارد؟ آیا الکترون بو یا رنگ یا بافت دارد؟ خیر! تاجایی که می توان گفت، تنها خواصِ یک الکترون عبارت است از  ۱-, ۱/۲ و ۱. ما فیزیکدانها اسامیِ تخصصی برای این خواص در نظر می گیریم، مانند بار الکترون یا عدد لپتون، اما برای الکترون اهمیتی ندارد که آن را چه بنامیم، خواص فقط اعداد هستند.»

mathematical Universe

بنابراین تگمارک بیان می کند که حتی فضایی که این اجزای ابتدایی در آن زندگی و در پیرامون آن حرکت می کنند در نهایت به وسیله ی اعداد و مفاهیم ریاضیاتی توصیف می شوند. یک عدد توصیف می کند که فضا دارای چه تعداد ابعادی است. همانطور که نظریه ی نسبیتِ اینشتین بیان می کند، فضا منحنی است و این انحراف به طور ریاضیاتی توصیف می شود. نمی دانیم که آیا جهان محدود است یا بی نهایت و همینطور شکل دقیقِ آن را نمی دانیم، اما از ریاضیِ آن که تمام اشکالِ ممکن را توصیف می کند اطلاع داریم. از این رو، فضا به اندازه ی اجزایی که درونِ آن «اشیا» را شکل می دهند ریاضیاتی است.

تگمارک بر همین اساس جهشِ شجاعانه ی خود را انجام می دهد: نه تنها جهان با دقت از طریق ریاضیات توصیف می شود، بلکه فقط در غالبِ ریاضی، قابل توصیف است. جهان یک ساختارِ ریاضیاتی درست مثلِ یک مکعب یا یک چهارضلعی است. یا با بازگشتِ به مثالمان، جهان به وسیله ی اعداد و ریاضی توصیف می شود و درست مثل یک بازی ویدئویی در کامپیوتر می باشد. تگمارک به موفقیتِ فوق العاده ی ریاضی اشاره کرد و گفت: ما بارها و بارها کشف کردیم که چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد که هنوز از آنها اطلاع نداریم. بنابراین به نظرم احتمال وقوع مجدد آنها بسیار زیاد است. اما بارها و بارها دریافتیم که چیزهایی که کشف کردیم را می توان به وسیله ی ریاضی توصیف کرد و به نظرم این حقیقت به حدی عمیق است که نمی توان آن را بی معنا قلمداد کرد.

سیاره ی نپتون پس از مشاهده ی غیرمنتظره ی لغزش در مدارِ اورانوس کشف شد. محاسبات نشان داد که این لغزش با لغزشِ قطبِ گرانشیِ یک سیاره ی مشاهده نشده مطابقت دارد.

سیاره ی نپتون پس از مشاهده ی غیرمنتظره ی لغزش در مدارِ اورانوس کشف شد. محاسبات نشان داد که این لغزش با لغزشِ قطبِ گرانشیِ یک سیاره ی مشاهده نشده مطابقت دارد.

سیاره ی نپتون را با ریاضی کشف کردیم، امواج رادیویی را با ریاضی کشف کردیم، پیتر هیگز توانست بوزون هیگز را با ریاضی کشف کند. اکنون می توانیم هر ثابتِ فیزیکیِ مجزا را که تاکنون از فهرستی از ۳۲ عدد اندازه گیری شده را محاسبه کنیم. به نظرم این قضیه یک مسئله ی بنیادی را با ما در میان می گذارد.» «اگر این ایده که همه چیز ریاضی است غلط باشد، آنگاه فیزیک محکوم به نابودی است، زیرا وقتی که هیچ نشانه ی ریاضیاتی در طبیعت وجود نداشته باشد تا کشف کنیم، این جاده را مسدود می کنیم. اما اگر حدسم درست باشد، آنگاه این یک اخبارِ بسیار خوب برای فیزیک است زیرا هیچ جاده ی مسدودی وجود ندارد و تواناییِ نهایی مان برای درکِ مسائل فقط محدود به توانایی مان برای آزمایش، تجسم و خلاقیت خواهد بود.» و این فقط فیزیک نیست.

در طول چند دهه ی گذشته، ریاضی به سمت علومِ دیگر نیز تاخت و تاز کرده، از پزشکی گرفته تا روانشناسی و اقتصاد. حتی یکی از بزرگترین اسرار یعنی ذهن و خودآگاهیِ انسان به وسیله ی ابزارِ ریاضیاتی در معرضِ حمله ی عصب شناسان قرار گرفته است. اگر تمام این حیطه ها را بتوان به طور ریاضیاتی درک کرد، آنگاه می توانیم اطمینان داشته باشیم که در نهایت می توانیم معماهای مطرح شده را حل کنیم.

منبع ترجمه: بیگ بنگ / منبع: living matrix


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

میچیو کاکو: برخی افراد ادعا می کنند که فرا زمینیان به شکل یوفوها ( اشیای پرنده ناشناخته UFO از قبل از زمین دیدار کرده اند. معمولا وقتی دانشمندان درباره یوفوها چیزی می شنوند سری تکان می دهند و به دلیل فواصل بسیار زیاد ستارگان، امکان پذیری آن را رد می کنند. ولی بدون فواصل بسیار زیاد ستارگان، امکان پذیری آن را رد می کنند. ولی بدون توجه به واکنش دانشمندان، سال هاست که در مورد یوفوها کمابیش همیشه خبری هست.

Dr-Michio-Kaku
دیدن یوفوها عملا به ابتدای تاریخ مدون باز می گردد. در انجیل حزقیال نبی یا ایهام سخن از « چرخ هایی درون چرخ هایی در آسمان » می گوید، که برخی عقیده دارند اشاره ای به یوفو است. در ۱۴۵۰ پ.م در دوران فرمانروایی فرعون ثوت موس سوم در مصر، کاتیان مصری از واقعه ای شامل « دایره های آتشین » درخشان تر از خورشید، به اندازه ی تقریبا ۵ متر نوشته اند که چند روزی پدیدار بودند و سرانجام به آسمان صعود کردند. در ۹۱ پ.م نویسنده ی رومی جولیوس آبسه کنس درباره ی شئیی گرد، گوی مانند ، سپری گرد یا دایروی که در آسمان مسیرش را پی گرفت نوشت. در ۱۲۳۵ ژنرال یوریت سومه و سپاه وی گوی های نورانی عجیبی را که در آسمان می رقصیندند در نزدیکی کیوتو در ژاپن مشاهده کردند. در ۱۵۶۱ تعداد زیادی شی در بالای نورنبرگ در آلمان دیده شدند، چنان که گویی نبردی هوایی در گرفته بود.
در دوران جدید، نیروی هوایی آمریکا مطالعاتی پر دامنه در مورد مشاهدات یوفوها ترتیب داد. در ۱۹۵۲ نیروی هوایی « پروژه ی کتاب آبی »( ۱ ) را آغاز کرد که به تحلیل ۱۲۶۱۸ مشاهده پرداخت. گزارش به این تنیجه رسید که بخش اعظم این مشاهدات را می توان با پدیده های طبیعی، هواپیماهای معمولی، یا نیرنگ توضیح داد. ولی حدود ۶ درصد از آنها بعنوان ” با خاستگاه ناشناخته” طبقه بندی شدند. اما در اثر « گزارش کاندن » که نتیجه گرفت در چنین گزارش هایی چیز با ارزشی پیدا نمی شود، در ۱۹۶۹ پروژه کتاب آبی تعطیل شد. این آخرین پروژه ی پژوهشی پر دامنه ی ناشناخته ی نیروی هوایی آمریکا در مورد یوفوها بود.

در سال ۲۰۰۷ دولت فرانسه پرونده ی پر حجم خود در مورد یوفوها را در دسترس همگان گذاشت. این گزارش که توسط مرکز ملی مطالعات فضایی فرانسه بر روی اینترنت قرار داده شد، در بر گیرنده ی ۱۶۰۰ مشاهده ی یوفو در عرض پنجاه سال بود، از جمله ۱۰۰۰۰۰ صفحه درباره ی اظهارات شاهدین عینی، فیلم ها و نوارهای صوتی. دولت فرانسه ابراز داشت که ۹ درصد از این مشاهدات را می توان به خوبی توضیح داد، ۳۳ درصد دارای توضیحاتی احتمالی اند، ولی درباره ی مابقی نمی توان چیزی گفت.

UFO-ufo-and-aliens-29109517-1280-1024
البته تصدیق مستقل این مشاهدات سخت است. راستش بیش تر گزارش های یوفو را می توان در ارزیابی دقیق به علت یکی از موارد زیر کنار گذاشت:
۱) سیاره ناهید: که پس از ماه درخشانترین شی در آسمان شب است. اگر با خودرو در حال حرکت باشیم، چنین به نظر می رسد که این سیاره، بدلیل فاصله ی بسیار از زمین ، دارد ما را دنبال می کند و این توهم را می سازد که گویی کسی مشغول هدایت آن است، درست به همان شیوه ای که انگار ماه را دنبال می کند. ما تا حدی با مقایسه ی اشیای متحرک با پیرامونشان، به ارزیابی فاصله می پردازیم. چون ماه و ناهید بسیار دورند و چیزی برای مقایسه در اطرافشان نیست، نسبت به پیرامون ما جا به جا نمی شوند و در نتیجه این خطای دید پیش می آید که دارند ما را دنبال می کنند.
۲) گاز مرداب: در طی وارونگی دما بر روی ناحیه ای مردابی، این گاز بر روی زمین در جا شناور می ماند و می تواند اندکی فروزنده شود. نکه هایی کوچک تر از گاز ممکن است از بخش اصلی جدا شوند، و چنین بنماید که سفینه های گشتی در حال ترک « سفینه ی مادری » هستند.
۳) شهاب سنگ ها: رگه های درخشانی از نور می توانند در عرض چند ثانیه سر تا سر آسمان شب را بپیمایند و توهم سفینه ای خلبان دار را بسازند. آنها می توانند متلاشی نیز شوند، که دوباره همان توهم جدا شدن از شفینه های گشتی از سفینه ی مادر را ایجاد می کند.
۴) بی هنجاری های جوی: انواع و اقسام طوفان های تندری و رویدادهای عجیب جوی که می توانند به شیوه های غریب آسمان را روشن کنند. منجر به توهم یوفوها می شوند.

در سده های بیستم و بیست و یکم پدیده های زیر نیز شاید به مشاهدات یوفو دامن زده باشد:

۱) پژواک های رادار: موج های رادار می توانند از روی کوه ها بازگردند و پژواک های بسازند، که می توانند منجر به ایجاد نشان هایی بر روی مانیتورهای رادار شوند. بر روی مانیتورهای رادار حتی چنین به نظر می رسد که چنین موج هایی دارند با سرعت بسیار پرواز می کنندو مانور می دهند، چون آنها پژواک اند.
۲) بالون های هواشناسی و پژوهشی: ارتش در گزارشی جنجالی ادعا می کند که شایعه ی مشهور سقوط فضایان در سال ۱۹۴۷ در رازول نیومکزیکو ناشی از بالونی معیوب در « پروژه ی سلطان » بوده است، پروژه ای فوق محرمانه برای نظارت بر سطوح نتابش در جو در صورت وقع جنگ هسته ای.
۳) هواپیما: هواپیماهای تجاری یا نظامی بعنوان عامل گزارش های یوفو شناخته شده هستند. خصوصا این در مورد پروازهای هواپیماهای آزمایشی پیشرفته مانند بمب افکن های رادار گریز صحت دارد. ( ارتش آمریکا عملا به داستان های بشقاب پرنده دامن می زند تا اذهان را از پروژه های بسیار سری خود منحرف کند.)
۴) نیرنگ های عمدی: برخی از مشهورترین تصاویر ادعایی از بشقاب پرنده، نیرنگی بیش نیستند. یک تصویر مشهور از بشقاب پرنده که پنجره ها و ارابه های فرود را نشان می دهد، تنها یک بذردان دست کاری شده است.

دست کم ۹۵ درصد مشاهدات را می توان بعنوان یکی از موارد بالا کنار گذاشت. اما در مورد چند درصد باقیمانده از موارد توضیح داده نشده کماکان پرسش دست نخورده می ماند.

ادامه دارد »»»


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

BMW Flügelrad

بی – ام – و فلاگلراد سری الف وسری ب وسری ج

مابین سال های 1943 – 1945 شرکت بی – ام – و دیسک هایی را طراحی و ازمایش کرد که با موتور های جت کار میکردند و از پره های دوار که گرداگرد کابین خلبان جای گرفته بودند برای پرواز بهره میبردند . مانند شکل زیر :

 

 

 

 نمونه اول دراگوست و سپتامبر سال 1943 ساخته با نام » وی – 1 » و در پایگاه کبلی – پراگ جمهوری چک تست های ازمایشی را انجام داد که متاسفانه تنها 1 متر از زمین ارتفاع گرفت و مسافت 300 متر را طی کرده و فرود سختی نیز داشت .

نکته قابل تامق در مورد » وی – 1 » این بود که خلبان در وسط و در میان یک حلقه دوار از پره هایی قرار داشت که در شرایط پروازی این پره ها مکش شدیدی ایجاد میکردند و اگر نقصی رخ میداد خلبان راه فراری نداشت چراکه یا باید از دیسک به خارج میپرید که در این صورت با اغوشی باز به استقبال پره ها میرفت ویا اینکه با دیسک سقوط میکرد .

 

 

 

 

مشخصات » وی – 1 » :

1 = موتور جت بی ام و 003

2 = 16 پره 6 متری

3 = کابین خلبان تک سرنشین

4 = ارابه فرود چرخدار

شرکت بی – ام – و سری دوم از این نوع دیسک را با تغییراتی بشرح زیل ساخت :

1 = طول پره ها را از 6 متر به 8 متر افزایش داد

2 = کابین را بزرگتر ساخت تا دو خلبان یکی بعنوان کنترل کننده رادار و دیگری هدایت کننده در ان جای گیرند .

3 = ارابه فرود را حذف کرد .

در سال 1944 دیسک سری ب را در مونیخ ازمایش کرد که هنوز مشکلات اساسی را در پرواز داشت البته در سال 1945 نمونه های ارتقا داده شده نیز ساخته شدند تا اینکه نمونه مناسب در همان سال ساخته و ازمایش شد که با موفقیت همراه بود . در این نمونه این تغییرات داده شده بود :

1 = این دیسک دارای 4 خدمه بود

2 = از دو موتور جت بی – ام – و 003 بهره میبرد که در زیر بدنه قرار میگرفتند

3 = تعداد پره ها به 24 پره و طول انها به 14.4 متر رسیده بود .

 

 

 

شرکت بی – ام – و نمونه پیشرفته تری را با نام » وی – 3 » ساخت که دارای 2 طبقه و 21 الی 32 پره بود .

در زمان اشغال برلین اس – اس تمامی اطلاعات در این زمینه را بهمراه دیسک ها نابود کرد اما روس ها توانستند در کندو کاو خود در میان کاغذ سوخته های نازی ها به اطلاعاتی دست پیدا کنند.

 

 

وی –3


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

دیمیتری  مدودف نخست وزیر روسیه چندی پیش در یک مصاحبه ی تلویزیونی با یک شبکه ی روسی  وجود حیات فرا زمینی را تائید کرد. این رویداد بسیار مهمی است . چون برای اولین بار است که یک مقام رسمی در مقام نخست وزیری این حقیقت را بیان می کند. دیمیتری مدودف از سال ٢٠٠٨ تا ٢٠١٢ رئیس جمهور روسیه بود.

 

دیمیتری مدودف در این مصاحبه گفت :

» من برای اولین بار و آخرین بار به شما می گویم. به همراه کیفی که برای کنترل مسائل هسته ای است، پوشه ای هم به من دادند که مربوط به مسائل فرا زمینیان در روسیه میشود که آن ها توسط سرویس های مخفی و امنیتی روسیه کنترل می شوند.این ها به رییس جمهور جدید داده می شود. نمی توانم به شما بگویم که چه تعداد  از آن ها در بین ما هستند،  . چون ممکن است باعث وحشت و هراس شود.

 


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

اهالی یک روستا در قزاقستان از یک سال پیش تا کنون با «بیماری» مرموزی دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها ناگهان در میانه کار روزانه به خواب می‌روند و تا چند روز چشم باز نمی‌کنند. پژوهشگران برای حل معما دست به کار شده‌اند.

 

گذاشتن سر روی بالش و فرورفتن به خوابی آرام و عمیق رؤیای بسیاری از مردم استرس‌زده‌ی اروپای غربی است. با این حال خوابی که شش روز متوالی طول بکشد و دست آخر با باز شدن چشمان فرد در بیمارستان به پایان برسد، چندان رؤیایی نیست.

این اتفاق از نزدیک به یک سال پیش دامن‌گیر ساکنان روستای کالاچی در قزاقستان شده است.

تا کنون بیش از ۴۰ مورد از این «خواب رازآلود» در میان ساکنان این دهکده گزارش شده است. آنها در حالی که مشغول انجام کارهای روزمره هستند، ناگهان به خواب می‌روند. مارینا فلک یکی از همین افراد بوده است. این زن کشاورز در حالی که مشغول دوشیدن شیر گاوها در اصطبل بوده، به خواب رفته است: «من دو روز تمام خواب بودم و تازه در بیمارستان بود که از خواب بیدار شدم.»

او ادامه می‌دهد: «زن‌های دیگر روستا به من لقب زیبای خفته [نام قصه‌ای معروف] را دادند. من خواب ندیدم، البته هیچ‌چیزی را هم درست به یاد نمی‌آورم. اصلا نمی‌دانم چه‌ام شده، بعدها مریض‌های دیگر به من گفتند که در خواب می‌خواستم گاوها را بدوشم.»

یکی دیگر از ساکنان روستا تعریف می‌کند که یک شب زمانی که جلوی کامپیوتر نشسته بوده، ناگهان به خواب می‌رود. طبق توصیف‌های او، انگار یک نفر در آن لحظه «سیم‌‌های او را از برق کشیده بوده.»

این مرد روستایی سه روز تمام را در حالت خواب در بیمارستان سپری می‌کند.

پزشکان این بیمارستان محلی هم‌اینک در برابر یک معمای رازآلود قرار گرفته‌اند. رئیس بیمارستان می‌گوید: «ما تا به حال چنین چیزی را ندیده بودیم؛ نه در منطقه خودمان و نه در مناطق دیگر، هیچ‌جا. توی اینترنت و کتاب‌های تخصصی پزشکی هر چه گشتیم، به مواردی شبیه به این برنخوردیم. به نظر، این علائم بالینی که در قزاقستان مشاهده شده، برای نخستین بار است که دیده می‌شود.»

این پزشکان البته برای حل این معمای بی‌سابقه تنها نیستند. اخیرا تیمی متشکل از یازده پزشک و محقق همراه با یک آزمایشگاه سیار در روستای کالاچی مستقر شده‌اند. این پزشکان فرضیه‌ای را که خواب چندروزه روستاییان را به بیماری‌های عفونی یا باکتری‌ها نسبت می‌داد، رد کرده‌اند.

آنها بیش‌از همه به رژیم غذایی سالم و سرشار از ویتامین مردم این منطقه و مصرف کم الکل در میان آنها اشاره می‌کنند و این عوامل را در خواب راحت آنان دخیل می‌دانند.

تقصیر اورانیوم است؟

در این میان البته یک تئوری دیگر نیز مطرح می‌شود: سال‌ها پیش در زمین‌های اطراف روستای کالاچی اورانیوم استخراج می‌شده. طبق این نظریه، محققان گمان می‌برند که این عنصر فلزی رادیواکتیو، احتمالا آب آشامیدنی مردم منطقه را آلوده کرده است.

برسن استادلر، یکی از ساکنان کالاچی، این فرضیه را چندان معتبر نمی‌داند و می‌گوید: «قبلا چنین چیزی وجود نداشت، حتی با اینکه معدن هنوز فعال بود. خیلی‌ها فکر می‌کنند که بقایای آن معادن عامل به خواب رفتن مردم روستا شده است. نکته جالب اینجاست، تا زمانی که هوا سرد است، همه چیز خوب و آرام پیش می‌رود. به محض اینکه هوا گرم می‌شود و یخ‌ها آب می‌شوند، این بیماری برمی‌گردد.»

حرف و حدیث‌ها در مورد این بیماری مرموز در بین مردم محلی به شدت بالا گرفته است. یک زن پیشگو خواب رفتن اهالی دهکده را به اشعه‌هایی نسبت داده که از فضا تابیده می‌شوند. طبق نظریه او، این اشعه‌ها به چمن‌ها تابیده و باعث تغییر ژنتیکی آنها می‌شوند. سپس گاوها این چمن‌ها را خورده و به این ترتیب مواد مضر به شیرشان راه یافته و در نهایت نیز این شیر توسط انسان نوشیده شده و به بدن او راه می‌یابد.

در مقابل، یک پژوهشگر قزاق نیز فرضیه‌ای را مطرح کرده مبنی بر اینکه همه این‌ها ساختگی و از روی توهم مردم روستاست.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

 

تهران (FNA)- برخی رسانه‌های خبری گفته‌اند؛ کارمند اسبق آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA)‌ اطلاعاتی را افشا کرده است که شامل اسناد غیر قابل انکاری مبنی بر تعیین سیاست خارجی و داخلی آمریکا توسط دستور کاری از آدم فضایی‌ها و یا فرازمینی‌ها دست کم از سال 1945 می‌باشد.

به نقل از  Whatdoesitmean.com  ؛ گزارش بسیار عالی سرویس امنیتی فدرال (FSB)  در مورد حدود دو میلیون رازهای امنیتی طبقه‌بندی شده‌ی دقیق از وزارت دفاع آمریکا (DOD) که آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) و سرویس امنیتی مرکزی(CSS‌) را راه اندازی‌ کرده است، بدست آمده‌است.

این گزارش توسط ادوارد اسنودن، آمریکایی دور از وطن منتشر شده است که شامل اسناد غیر قابل انکاری است که نشان می‌دهد دستور کار آدم فضایی‌ها یا فرازمینی‌ها سیاست داخلی و خارجی آمریکا را دست کم از سال 1945 تعیین می‌کند.

ادوارد اسنودن یک متخصص کامپوتر است، کارمند اسبق آژانس جاسوسی مرکزی (CIA) و کارمند اسبق (NSA/CSS) و کسی است که این اطلاعات بایگانی شده را در اواخر 2012 برای بسیاری از رسانه‌ها افشا کرد و پس از معرفی به عنوان تحت تعقیب ترین فرد روی زمین در سال 2013 توسط دولت اوباما پناهندگی موقت روسیه را پذیرفت.

همچنین این گزارش FSB نشان می‌دهد که اسنودن با ایمیلی با موضوع ” من و بقیه چیزهایی داریم که میتواند مورد توجه شما باشد.؟.؟.؟” با روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌داران مطرح آمریکایی و نویسنده گلن گرینوالد ارتباط بر قرار کرده‌بود.

به زبان خود اسنودن این گزارش ادامه خواهد داشت، او دلیل دست یابی و افشای این اطلاعات را تشریح کرد و به او در مورد دو دولت مردی که یکی در انتخابات پیروز شده و دیگری دولت پشت پرده را اداره میکند هشدار داد.

در کنار هشدارهایی که اسنودن و گروهش در مورد سردمدار این دولت مخفی داد، کارشناس FSB در گزارشش از تصدیق آن موضوع در آخر هفته‌ی گذشته توسط وزیر دفاع سابق کانادایی پل هیلر یعنی کسی که به او توسط سرویس اطلاعاتی روسیه اجازه‌ی دست یابی به تمام اطلاعات اسنودن داده شد، خبر داد.

اگرچه متن دقیق تشکر وزیر دفاع هیلر از اطلاعات اسنودن در FSB هنوز بایگانیست، اما مدتی بعد از مصاحبه‌ی الکترونیکی شدیدش با FSB ، به او اجازه‌ی حضور در برنامه‌ی روسی جدید SophieCo در دو هفته‌ی گذشته داده شد. در آن جا بود که او اقرار کرد که فضایی‌ها برای هزاران سال است که از سیاره‌ی ما دیدن می‌کنند و انواع گوناگون فرازمینی‌ها مثل  قد بلندان سفید پوست که با نیروی هوایی آمریکا در نوادا همکاری می‌کنند را توصیف کرد.

در بسیاری از افشاگریهای ناگهانی … ، بیشترین نگرانی مراجع قدرت روسیه مربوط می‌شود به اطلاعات اسنودن در مورد قد بلندان سفید  ( که همانطور که گفته شد قبلا توسط وزیر دفاع هیلر افشا شده‌بود) که اینها همان فرازمینی‌هایی هستند که در دهه‌ی 1930 به طور دقیق و عالی آلمان نازی را ایجاد کردند.

در یکی از بیشمار رئوس مطالب این گزارش … نشان داده شده است که با کمک این فضایی‌ها در اواخر 1930 وقتی که آلمان نازی فقط 75 زیر دریایی داشت، در طول چهار سال جنگ جهانی دوم 1163 زیر دریایی فوق تکلنوژیکی مدرن در کارگاه‌های کشتی سازی‌اش ساخت و حتی آنها را بکار برد.

در گزارش آمده است اطلاعات اسنودن همچنین دیدار قد بلندان سفید  را با رییس جمهور وقت آمریکا دوایت دی.آیزنهاور را تائید میکند و از آن زمان بود که رژیم مخفی که به طور پیوسته در آمریکا حکم رانی میکند تاسیس شد.

نگران کننده‌تر، هشدار گزارش FSB در مورد دستور کار قد بلندان سفید پوست  ‌است که توسط رژیم مخفی برای حکم رانی  مکالمات آمریکا برای کنترل سیستم سرویس الکترونیکی با قصد پنهان کردن هر گونه اطلاعات حقیقی در مورد وجودشان روی زمین بکار می‌رود. همانطور که در اطلاعات اسنودن آمده‌است، هدف نهایی آن‌ها شبیه سازی کلی و حکم‌رانی به جهان است.

آنچه که برای FSB در مورد تائیدات این گزارش مجهول است، کسانی هستند که هنوز در دولت آمریکا از اسنودن پشتیبانی می‌کنند، اما کسی که نوشته‌های کارشناسان اطلاعات روسیه را پیش میکشد اشتباه نمی‌کند و نشان از تحولی عظیم بر سر قدرت در مقابل این دولت مخفی به سرکردگی اوباما توسط  نیروهای ناشناخته  در جریان است.

ترسناک‌ترین موضوع برای سیاست گذاران و سردمداران روسیه شامل قسمتی از این گزارش است که اگر آن‌ها توسط اوباما با  قدبلندان سفید پوست  دولت مخفی در بیافتند آنگاه خود را با قدرت‌های دیگر فرازمینی تطبیق داده‌اند

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

گفته می‌شود فردی که در جلوی تصویر دیده می‌شود «والیانت تور» است، بیگانه‌ی فضایی خیرخواهی که برای دولت آمریکا کار ‌می‌کرد. این تصویر توسط «فیل اشنایدر» ارائه شده است، فردی که در نمایشگاه آماده‌سازی سال ۱۹۹۵ادعا کرد که این موجود فضایی را زمانی که در مأموریت‌های سری برای دولت آمریکا کار می‌کرد، ملاقات کرده است.

 

 

برخی به او لقب افشاگر یواف‌او را داده‌ و برخی او را مورد تمسخر قرار داده‌اند. گذشته از اینکه حق با کدام طرف است، «فیل اشنایدر» کسی بود که با ادعاهای خود در مورد موجودات فضایی، بحث‌های بسیاری را برانگیخت؛ به‌ویژه آنچه که او در مورد فردی‌ با نام «والیانت تور» گفت.

والیانت تور ظاهری شبیه انسان داشت، ولی با این‌حال دارای یک سری تفاوت‌های فیزیولیژیکی بود و چنین ادعا می‌شد که از زهره آمده است. او برای مدتی در دهه‌ی ۱۹۵۰ برای دولت آمریکا کار کرد. حداقل این داستانی است که توسط فیل اشنایدر نقل شده است؛ زمین‌شناس و مهندسی که گفته می‌شود دارای صلاحیت درجه یک در پروژه‌های سری دولت آمریکا بوده است. او در ساخت پایگاه‌های نظامی زیرزمینی همکاری داشت و در منطقه‌ی معروف به پایگاه ۵۱ کار کرد.

افراد کمی از ارتش هستند که به وضوح همانند اشنایدر در مورد موجودات فضایی صحبت کرده‌اند. همه‌ی آنان مورد تمسخر واقع شده‌اند. با وجود این افرادی هستند که پس از تماشای ویدئوی اشنایدر، به گفته‌های او باور کرده‌اند، مانند «گوردون داف» سردبیر ارشد «وترنز تودی» که به او لقب «افشاگر یواف‌او» را داده است.

در ۱۷ ژانویه‌ی ۱۹۹۶ پیکر بی‌جان اشنایدر در شرایط مشکوکی در آپارتمان متعلق به او پیدا شد. بسیاری معتقد بودند که او به قتل رسید درحالی‌که عامل مرگ، خودکشی اعلام شد.

اشنایدر گفت که او تور را ملاقات کرده است و در واقع او تنها کسی نیست که چنین ادعای عجیبی کرده است. دکتر «فرانک استرنجز» در کتاب خود با نام «بیگانه‌ای در پنتاگون»، در مورد به‌ا‌صطلاح ملاقات خود با تور صحبت کرده است.

اشنایدر در طول سخنرانی خود در نمایشگاه آماده‌سازی در سال ۱۹۹۵، تصویری از مردی که تور می‌نامید نشان داد. این عکس در سال ۱۹۴۳ گرفته شده بود. اشنایدر گفت که تور از سال ۱۹۳۷ برای دولت آمریکا کار می‌کرده است. تور دارای شش انگشت در هر دست، قلبی با اندازه‌ی بزرگ، شش عظیم و خون حاوی اکسید مس همانند اختاپوس و آی‌کیوی خارج از حد معمول (در حد ۱۲۰۰ تخمین زده می‌شد) بود و قادر بود به‌طور روان به ۱۰۰ زبان صحبت کند (این شامل زبان‌های موجودات فضایی نیز بود). او همچنین می‌گفت که دارای طول عمر ۴۹۰ سال است.

به گفته‌ی دکتر «استرنجز» تور دارای ۱.۸۸ متر قد و ۸۴ کیلوگرم وزن با موهای موج‌دار خرمایی رنگ و چشمان قهوه‌ای بود. دکتر استرنجز گفت که هر دو رئیس جمهور «دوایت آیزنهاور» و «ریچارد نیکسون» تور را ملاقات کرده‌اند. «تریموتی گود» مشاور سابق کاخ سفید که در مورد دانش خود از موجودات فضایی سکوت نکرده است، نیز گفت که آیزنهاور با موجودات فضایی ملاقات کرده بود.

 

منابع: http://persian.epochtimes.com
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

دانشمند روسی پروفسور گریک ماوکیویچ لادویگ پژوهشگر در زمینه زبانهای باستانی،که زمانی زندانی گولاگ نیز بوده است (اداره کل اردوگاه‌های کار و اصلاح که سرواژه آن به زبان روسی واژه (گولاگ) را تشکیل می‌داد، نام نهادی بود که اردوگاه‌های کار اجباری در نواحی دور افتاده اتحاد جماهیر شوروی از قبیل سرزمین سردسیر و یخبندان سیبری و استپ‌های قزاقستان، بیابان‌های ترکمنستان را در زمان حکومت ژوزف استالین اداره می‌کرد. محکومین سیاسی که حدود یک دهم شهروندان شوروی شامل محکومین عادی و سیاسیون در اردوگاه‌های کار اجباری به سر بردند، درزمان استالین سه چهارم افسران و تمام پیشکسوتان کمونیست و یاران لنین بجز خود استالین محاکمه و بجرم خیانت اعدام شدند یا با یک درجه تخفیف محکوم به کار اجباری در گولاگ شدند منبع ویکیپدیا) کدهای باستانی را در کتابخانه واتیکان در قرن بیستم یافت که دلیل سفر موجودات بیگانه در زمان های گذشته به زمین بوده است. او فردی آزادفکر (آزاد فکر کسی که دارای فکر آزاد و به مذهب کاری ندارد)او شخصیت قوی داشت که در زیر فشارها نیز اسرار را بازگو می کرد . ولادیمر کوچرایانت در سال 1960 دانش آموز او بود اما در این چند سال اخیر دانش استاد خود و مطالبی که در موردش کار کرده رایافته است. اما او هنوز قسمت اعظم مطالبی که استادش در مورد آن کار می کرده را نیافته است. و این یک راز است که پروفسور لادویگ چه مقدار از این اسرار را داشته است.

دکتر لادویگ و همکارش در طی اقامتشان در کتابخانه واتیکان با استفاده از نسخه خطی بسیار اعجاب انگیز  در مورد پدیده‌ی یوفو و نظریه فضانوردان باستانی تحقیق کرده بودند که مطالب را در مقاله ساورشنو سکرتو (Sovershenno Sekretno article)می خوانیم.او در آن کتابخانه در مورد ماورای عالم خاکی در عهد عتیق خوانده بود سپس او در مورد تمدن مایاها تحقیق کرده و سمبل های کشتی پرنده و سایت های فضایی را ترجمه و تفسیر نموده بود بعلاوه در این کتابخانه پروفسور لادویگ نسخه خطی حاوی علم کیمیاگری و کد های باستانی را یافته بود او از این نسخ فتوکپی گرفته ودر کلاس به شاگردانش نیز نشان داده بود این نوشته ها شامل اطلاعاتی حیات ماورایی که به زمین آمده بودند همچنین شامل سرمنشا اسطوره های باستانی نقشه های حیات ماورایی بود.پروفسور لادویگ در مورد آتشی که تمدن باستانی را نابود کرده و همچنین عکس هایی از سنگر های نظامی در بابل قدیم که بادرجه حرارت بالا احتمالا انفجار اتمی ازبین رفته اند  برای دانش آموزان خود توضیح داده است.پروفسور لادویگ به تمدن سومر علاقه ای زیاد داشته و همچنین در مورد آن تحقیقات بیشماری کرده بود او مفاهیم سری اهرام مصر را توضیح داده و معتقد بوده که این اهرام نوعی ماشین انرژی می باشند و همچنین در مورد کابالا نیز اطلاعاتی داشته است . او در سال 1973 از دنیا رفت.

 

 

 

عکس سمت چپ و وسط پروفسور لادویگ  در گولاگ عکس سمت راست پروفسور لادویگ در  سال1970


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

جالب است در حاليكه شما بدون تلسكوپ و تجهيزات با نگاه كردن به آسمان مي توانيد نقاط نوراني اي را ببينيد كه با سرعتي بي اندازه حركت مي كنند، چطور ممكن است دانشمندان ستاره شناس با تجهيزات پيشرفته ي خود آنها را نبينند؟
 
پاسخ خلبان هواپيماي جت"بري گولدواتر" ( كه در دهه 90 سناتور ايالات متحده بود) به اين سوال مثبت است! وي در يك بيانيه كتبي خطاب به "كميته تحقيق ملي در پديده هاي هوايي" اعلام كرد:

"بشقاب هاي پرنده يا اشيائ ناشناس يا هر چيزي كه مي خواهيد اسمش را بگذاريد، واقعي هستند".

در اين نقطه نظر، معاون درياسالار "هيلن كوتر" بازنشسته نيروي دريايي آمريكا و رييس سازمان سيا در سال 1952 ،با او موافق است. 

همچنين درياسالار " دلمار اس.فارني" بازنشسته نيروي دريايي آمريكا مي گويد: " گزارشهاي موثق حاكي از آن است كه اشيايي با سرعتهاي بسيار بالا وارد اتمسفر زمين مي شوند. مانور و تحرك پذيري آنها نمايانگر اين است كه آنها تحت هدايت هوشمندانه قرار دارند".

سروان " جيمز هاوارد" خلبان زبده ي ارتش انگليس زماني كه بين دو ساحل اقيانوس اطلس پرواز مي كرد ، همراه خدمه و مسافرانش نظاره گر همزمان يك يوفوي عظيم و شش يوفوي كوچكتر از آن بودند! وي در اين باره مي گويد: " ما معتقديم چيزهايي كه مشاهده كرده ايم، سفينه هايي با طرح و عملياتي خارج از توانايي بشر بودند".

تعداد معدودي از ستاره شناسان نيز به اظهار نظر در اين باره پرداخته اند. "پرسي ويلكنز" كه صاحب نظري با شهرت جهاني در مورد ماه است، نظاره گر يك شيئ ديسك مانند و درخشان در نزديكي هواپيمايي كه وي مسافرش بود، گشت. او مي گويد: " من يك بشقاب پرنده ديدم!در شكل و طرز كارش هيچ گونه شباهتي به ساخته هاي بشري وجود نداشت".


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 22 تير 1393
نویسنده : غزل غفاری

سي سال پيش مردم بريتانيا هر ماه بيش از ‪ ۴۰‬مورد مشاهده بشقاب پرنده ‬يا اشياء نوراني ديگر را گزارش مي كردند. اين روزها تعداد مشاهدات يا دستكم گزارشها كمتر نشده و هنوز چيزي نزديك به ‪ ۵۰‬مورد هر ماهه در اين زمينه گزارش مي‌شود.

وزارت دفاع بريتانيا جزييات گزارش‌هاي جاري را افشا نكرده، اما پرونده هاي مربوط به دهه ‪ ۷۰‬موارد متعددي را در بر مي‌گيرد كه شامل بشقاب‌هاي نقره‌اي رنگ پرنده يا سفينه‌هاي سيگار مانند گاهي با گنبد و گاهي با پنجره‌هاي گرد كوچك، مي‌شود.

اشياء پرنده‌اي كه گاه در ميانه آسمان متوقف مي‌شدند و گاه بسرعتي باور نكردني مثل تيري از يك سو به سوي ديگرحركت مي‌كردند.

متخصصان وزارت دفاع بريتانيا مي‌گويند: در بيشتر موارد اين اشياء نوراني يا بالن‌هاي هواشناسي بوده‌اند يا خرده‌ريزهاي فضايي، حتي ابر و يا هواپيماهايي كه از يك زاويه غيرمتعارف ديده مي‌شدند، ولي همه اين مشاهدات به آساني توضيح پذير نيستند.

از بين همه مشاهدات آن روزها كه مشاهدات خلبانان خطوط مسافربري و يا ماموران تجزيه و تحليل رادار را هم در بر مي‌گيرد، يك مورد بسيار قابل توجه است.

اين مورد به مشاهدات پنج نفر از خدمه بمب‌افكن ولكان از نيروي هوايي بريتانيا در ماه مه ‪ ۱۹۷۷‬بر مي‌گردد كه بر فراز ساحل شرقي انگلستان در پرواز بودند.

آنها روشنايي نارنجي رنگي را در آسمان شب ديده‌اند كه با وجود نور پر قدرت خود ناگهان خاموش مي‌شود. در رادار آنها شكل ناآشنايي پيدا مي‌شود و شيئي از كنار هواپيماي آنها به بالا صعود مي‌كند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...