جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

بیگ بنگ: داده‌های تازه منتشر شده توسط ناسا نشان می‌دهد، زمین در سال ۲۰۱۲ از یک جرقه پرقدرت خورشیدی که با سرعتی معادل ۳۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه بسمت آن آمد، جان سالم به در برده است.

economist-energy-efficiency

به گزارش ایسنا، جرقه خورشیدی یا فوران تاج خورشیدی (CME)‌ که در ۲۳ جولای ۲۰۱۲ (اول مرداد ۹۱) بوقوع پیوست، می‌توانست زمین را با یک فاجعه عظیم مواجه سازد. به گفته محققان ناسا، زمین بسیار خوش‌شانس بود که از پرقدرت‌ترین توفان خورشیدی ۱۵۰ سال اخیر جان سالم بدر برد و اگر این اتفاق یک هفته زودتر روی داده بود – درحالیکه جهت فوران خورشیدی کاملا رو به زمین بود – سیاره زمین با یک فاجعه عظیم مواجه می‌شد.

درصورتیکه جهت فوران تاج خورشیدی (CME) مستقیما رو به زمین بود، قدرت این فوران عظیم زمین را در تاریکی مطلق فرو می‌برد. قطع کامل شبکه ارتباطی و مخابراتی، سیستم موقعیت‌یاب جهانی (GPS) و شبکه برق در نقاط مختلف جهان به همراه قطع دسترسی به شبکه آب بدلیل از کارافتادن پمپ‌های برقی از جمله مشکلاتی بود که می توانست ساکنان زمین را تهدید کند.

بر اساس محاسبات آکادمی ملی علوم آمریکا، تأثیر خسارت ناشی از این فوران خورشیدی بر اقتصاد جهان بیش از دو تریلیون دلار تخیمن زده می‌شود که ۲۰ برابر خسارت ناشی از توفان کاترینا است. مطالعات صورت گرفته همچنین نشان می‌دهد، خطر وقوع یک فوران عظیم تاج خورشیدی با قابلیت آسیب رساندن به سیاره زمین طی ۱۰ سال آینده حدود ۱۲ درصد است.

مطالعه بیشتر در: dailymail


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

بیگ بنگ: آیا جهان ما واقعی است یا هولوگرامی در پهنه گیتی؟ آیا روزی می توان پرده از راز هستی برداشت و پاسخ مناسبی برای پرسشهای بشر یافت؟ از این دست پرسشها در تمام اعصار ذهن بشر را درگیر خود کرده است، یکی از آن رویدادها در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه پاریس به وقوع پیوست. یک تیم تحقیقاتی که توسط فیزیکدان آلن اسپکت هدایت می شد آزمایشی را انجام داد که ممکن است مهمترین آزمایش قرن بیستم باشد. برخی نیز معتقدند کشف او ممکن است چهره علم را دگرگون سازد.

 

Holographic_universe

اسپکت و تیمش کشف کردند که تحت شرایطی، ذرات زیراتمی نظیر الکترونها صرف نظر از فاصله بین آنها قادرند با یکدیگر بطور همزمان ارتباط داشته باشند. مهم نیست فاصله آنها از هم ده فوت یا یک میلیارد مایل باشد. هر ذره همیشه به گونه ای می داند که دیگری چه می کند. مشکل این شاهکار در این است که اصل مسلم فرض شده اینشتین را نقض می کند که هیچ ارتباطی نمی تواند سریعتر از سرعت نور سفر کند. زیرا سفر سریعتر از سرعت نور برابر است با شکستن مانع زمان ، این دور نمای ترسناک سبب شده تا برخی فیزیکدانان کوشش کنند با روشهای پر زحمت و به تفصیل یافته های اسپکت را توجیه کنند.

فیزیکدان دانشگاه لندن دیوید بوهم معتقد است یافته های اسپکت دلالت بر این دارد که واقعیت عینی وجود ندارد و در عمل جهان یک هولوگرام تفصیلی شبح گونه، عظیم و با شکوه است. برای درک اینکه چرا بوهم چنین ادعای شگفت انگیزی می کند، باید ابتدا کمی در مورد هولوگرام دانست. یک هولوگرام عکسی سه بعدی است که با کمک لیزر ساخته می شود. برای ساخت یک هولوگرام، شیئی که باید مورد عکاسی قرار گیرد ابتدا در نور یک اشعه لیزر غرق می شود، سپس اشعه دومین لیزر با انعکاس نخستین اشعه برخورد می کند و بر می گردد که به یک الگوی تداخلی منجر می شود. وقتی فیلم ظاهر می شود، یک گرداب چرخشی بی معنی از نور و خطوط تیره بنظر می رسد. اما بمحض آنکه فیلم ظاهر شده با پرتوی اشعه لیزر دیگری روشن شود، یک تصویر سه بعدی از شیئی اصلی ظاهر می شود.

اگر هولوگرام یک گل سرخ از وسط به دونیم شود و بعد با پرتوی اشعه لیزر روشن شود، مشخص می شود هر نیمه باز تصویر کامل گل سرخ را نشان می دهند. در واقع ، حتی اگر این نیمه ها مجددا نصف شوند، باز هم هر کدام حاوی نسخه دست نخورده تصویر اصلی ولی کوچکتر می باشند. برخلاف تصاویر عادی، هر بخش از یک هولوگرام شامل تمامی اطلاعاتی است که کل آن دارد. این ماهیت «کل به جزء» به ما درک کاملا جدیدی از سازمان و نظم می دهد. علم در بخش بزرگی از تاریخچه خود متعصبانه تلاش کرده تا به بهترین روش یک پدیده فیزیکی را درک کرده ، چه قورباغه چه یک اتم، آن را شکافته و بخشهای مرتبط را مورد مطالعه قرارداده است.  بوهم معتقد است دلیل اینکه ذرات زیراتمی علیرغم فاصله ای که آنها را از یکدیگر جدا می کند قادرند در تماس با هم باشند این نیست که نوعی پیام مرموز بین هم رد و بدل می کنند بلکه دلیلش این است که جدا بودن آنها، یک توهم است. بحث او این است که چنین ذراتی موجودیتهای مستقل و منفرد نیستند بلکه امتدادی از یک منشاء بنیادی می باشند.

برای اینکه آنچه او می گوید را افراد بهتر بتوانند تصور کنند، بوهم تصویر زیر را ارائه می دهد. تصور کنید یک ماهی درون یک آکواریوم باشد. همچنین تصور کنید که قادر نیستید بطور مستقیم آکواریوم را ببینید، بلکه به وسیله دو دوربین تلویزیونی که یکی در جلوی آکواریوم و دیگری در پهلوی آن قرار دارد قادر به مشاهده آن هستید. همانطور که شما به این دو مانیتور تلویزیونی خیره شده اید، فرض می کنید که ماهی های در هر یک از دو تصویر، موجودیت های متمایزی دارند. دست آخر، چون دوربینها در زوایای متفاوتی نصب شده اند، هر تصویر با دیگری کمی متفاوت است. اما همانطور که به مشاهده دو ماهی ادامه می دهید، سرانجام درک می کنید که ارتباط معینی بین آنها وجود دارد. وقتی یکی دور می زند، دیگری نیز کمی متفاوت ولی مطابق با اولی حرکت می کند، وقتی یکی رو به جلو می رود، دیگری بسوی پهلو می رود. اگر از میدان دید کامل این وضعیت بی اطلاع باشید، ممکن است حتی نتیجه بگیرید که این ماهیها باید بطور همزمان با هم ارتباط داشته باشند، اما واضح است که این صحیح نیست.

abstract-speed-of-light

بوهم می گوید این دقیقا چیزی است که بین ذرات زیر اتمی در آزمایش اسپکت روی می دهد. طبق نظر بوهم، ارتباط سریعتر از سرعت نور بین ذرات زیر اتمی در واقع به ما می گوید که سطح پایین تری از واقعیت وجود دارد که ما اطلاعی از آن نداریم، یک بعد پیچیده تر، ماورای ابعاد ما که مشابه مثال آکواریوم است. او می گوید ما اشیایی نظیر ذرات زیر اتمی را مجزا از یکدیگر می بینیم زیرا فقط بخشی از واقعیت وجودشان را درک می کنیم. چنین ذراتی بخشهای مجزا نیستند بلکه سطوح کوچکتری از موجودیتی عمیق تر و بنیادی تر هستند که نهایتا بصورت یک هولوگرافیک و نامرئی به نمایش در می آیند، همانند گل سرخی است که پیش از این مطرح شد و چون در فیزیک واقعیت از این تصویرهای خیالی تشکیل شده، جهان خود نیز یک تصویر ناشی از پرتوافکنی هولوگرام است.

در یک جهان هولوگرافیک، حتی زمان و فضا نمی توانند دیگر بصورت واقعیت بنیادی در نظر گرفته شوند. چون در جهانی که هیچ چیز واقعا جدا از چیزهای دیگر نیست فرضیاتی نظیر مکان در هم می شکند، زمان و فضای سه بعدی نیز، نظیر تصاویر ماهی ها در مانیتورهای تلویزیون، باید بصورت تصویر ناشی از پرتوافکنی از یک نظم عمیق تر در نظر گرفته شوند. در سطح پایین تر واقعیت فقط نوعی سوپر هولوگرام است که در آن گذشته، حال و آینده همگی همزمان وجود دارند.

برای مطالعه بیشتر ، کتاب جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت ترجمه داریوش مهرجویی نشر هرمس پیشنهاد می شود.


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 

آیا ما در یک “ماتریکس” زندگی می کنیم؟

بیگ بنگ: اگر روزی متوجه شویم که واقعی نیستیم و در یک شبیه سازیِ کامپیوتری زندگی می کنیم، وحشت زده می شویم. با این حال، برخی از افرادی که در صف اولِ علم قرار دارند معتقدند که ماهیتِ حقیقت خیلی دور از این ایده نیست. در این مقاله می توانید، مصاحبه مکس تگمارک (Max Tegmarkکیهان شناسی سوئدی – آمریکایی و استاد دانشگاه MIT ماساچوست با پلاس مگزین را مطالعه کنید.

 

4141

به گزارش بیگ بنگ، مکس تگمارک، فیزیکدان در MIT، نمی گویند که یک موجودِ هوشمند یک شبیه سازی را برنامه ریزی کرده تا جهانی را خلق کند که به هر سازی می زند برقصد، بلکه می گویند که فقط با استفاده از اعداد و ارقامِ ریاضی می توان این جهان را مشابه با یک شبیه سازیِ کامپیوتری توصیف کرد. وی در کتابِ جدیدش «جهانِ ریاضیاتی مان» بیان می کند که جهان به خودیِ خود یک ساختارِ ریاضیاتی است.

تگمارک توضیح داد: «فرض کنید یک شخصیت در بازی ماین کرافت (Minecraft) هستید یا شخصیتی پیشرفته تر درون یک بازیِ کامپیوتری هستید؛ یعنی در بازی که گرافیک آن واقعأ خوب بوده به طوری که احساس نمی کنید واقعا در یک بازی هستید. احساس می کنید که می توانید به اشیای واقعا ضربه بزنید و می توانید عاشق شوید و از چیزهای اطراف خود لذت ببرید و وقتی در این بازی ویدیویی شروع به مطالعه ی دنیای فیزیکی می کنید در نهایت کشف می کنید که همه چیز از پیکسل تشکیل شده است و تمام چیزهایی که به نظرتان «شی» بودند در واقع فقط به وسیله ی دسته ای از اعداد توصیف می شوند.»

بدون شک برخی از دوستانتان شما را مورد انتقاد قرار می دهند و می گویند: «تو احمقی، مشخص است که همه ی اینها شی هستند». اما فردی که از خارج از این بازی ویدیویی در حال نظاره است مشاهده می کند که در واقع تمام این چیزها شی بودند. «ما در این جهان دقیقأ در این وضعیت قرار داریم. به اطراف نگاه می کنیم و اصلأ ریاضیاتی به نظر نمی رسد، اما تمام چیزهایی که مشاهده می کنیم از اجزای ابتدایی مانند کوارک و الکترون ساخته شده اند. الکترون چه خواصی دارد؟ آیا الکترون بو یا رنگ یا بافت دارد؟ خیر! تاجایی که می توان گفت، تنها خواصِ یک الکترون عبارت است از  ۱-, ۱/۲ و ۱. ما فیزیکدانها اسامیِ تخصصی برای این خواص در نظر می گیریم، مانند بار الکترون یا عدد لپتون، اما برای الکترون اهمیتی ندارد که آن را چه بنامیم، خواص فقط اعداد هستند.»

mathematical Universe

بنابراین تگمارک بیان می کند که حتی فضایی که این اجزای ابتدایی در آن زندگی و در پیرامون آن حرکت می کنند در نهایت به وسیله ی اعداد و مفاهیم ریاضیاتی توصیف می شوند. یک عدد توصیف می کند که فضا دارای چه تعداد ابعادی است. همانطور که نظریه ی نسبیتِ اینشتین بیان می کند، فضا منحنی است و این انحراف به طور ریاضیاتی توصیف می شود. نمی دانیم که آیا جهان محدود است یا بی نهایت و همینطور شکل دقیقِ آن را نمی دانیم، اما از ریاضیِ آن که تمام اشکالِ ممکن را توصیف می کند اطلاع داریم. از این رو، فضا به اندازه ی اجزایی که درونِ آن «اشیا» را شکل می دهند ریاضیاتی است.

تگمارک بر همین اساس جهشِ شجاعانه ی خود را انجام می دهد: نه تنها جهان با دقت از طریق ریاضیات توصیف می شود، بلکه فقط در غالبِ ریاضی، قابل توصیف است. جهان یک ساختارِ ریاضیاتی درست مثلِ یک مکعب یا یک چهارضلعی است. یا با بازگشتِ به مثالمان، جهان به وسیله ی اعداد و ریاضی توصیف می شود و درست مثل یک بازی ویدئویی در کامپیوتر می باشد. تگمارک به موفقیتِ فوق العاده ی ریاضی اشاره کرد و گفت: ما بارها و بارها کشف کردیم که چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد که هنوز از آنها اطلاع نداریم. بنابراین به نظرم احتمال وقوع مجدد آنها بسیار زیاد است. اما بارها و بارها دریافتیم که چیزهایی که کشف کردیم را می توان به وسیله ی ریاضی توصیف کرد و به نظرم این حقیقت به حدی عمیق است که نمی توان آن را بی معنا قلمداد کرد.

سیاره ی نپتون پس از مشاهده ی غیرمنتظره ی لغزش در مدارِ اورانوس کشف شد. محاسبات نشان داد که این لغزش با لغزشِ قطبِ گرانشیِ یک سیاره ی مشاهده نشده مطابقت دارد.

سیاره ی نپتون پس از مشاهده ی غیرمنتظره ی لغزش در مدارِ اورانوس کشف شد. محاسبات نشان داد که این لغزش با لغزشِ قطبِ گرانشیِ یک سیاره ی مشاهده نشده مطابقت دارد.

سیاره ی نپتون را با ریاضی کشف کردیم، امواج رادیویی را با ریاضی کشف کردیم، پیتر هیگز توانست بوزون هیگز را با ریاضی کشف کند. اکنون می توانیم هر ثابتِ فیزیکیِ مجزا را که تاکنون از فهرستی از ۳۲ عدد اندازه گیری شده را محاسبه کنیم. به نظرم این قضیه یک مسئله ی بنیادی را با ما در میان می گذارد.» «اگر این ایده که همه چیز ریاضی است غلط باشد، آنگاه فیزیک محکوم به نابودی است، زیرا وقتی که هیچ نشانه ی ریاضیاتی در طبیعت وجود نداشته باشد تا کشف کنیم، این جاده را مسدود می کنیم. اما اگر حدسم درست باشد، آنگاه این یک اخبارِ بسیار خوب برای فیزیک است زیرا هیچ جاده ی مسدودی وجود ندارد و تواناییِ نهایی مان برای درکِ مسائل فقط محدود به توانایی مان برای آزمایش، تجسم و خلاقیت خواهد بود.» و این فقط فیزیک نیست.

در طول چند دهه ی گذشته، ریاضی به سمت علومِ دیگر نیز تاخت و تاز کرده، از پزشکی گرفته تا روانشناسی و اقتصاد. حتی یکی از بزرگترین اسرار یعنی ذهن و خودآگاهیِ انسان به وسیله ی ابزارِ ریاضیاتی در معرضِ حمله ی عصب شناسان قرار گرفته است. اگر تمام این حیطه ها را بتوان به طور ریاضیاتی درک کرد، آنگاه می توانیم اطمینان داشته باشیم که در نهایت می توانیم معماهای مطرح شده را حل کنیم.

منبع ترجمه: بیگ بنگ / منبع: living matrix


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : یک شنبه 12 مرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

میچیو کاکو: برخی افراد ادعا می کنند که فرا زمینیان به شکل یوفوها ( اشیای پرنده ناشناخته UFO از قبل از زمین دیدار کرده اند. معمولا وقتی دانشمندان درباره یوفوها چیزی می شنوند سری تکان می دهند و به دلیل فواصل بسیار زیاد ستارگان، امکان پذیری آن را رد می کنند. ولی بدون فواصل بسیار زیاد ستارگان، امکان پذیری آن را رد می کنند. ولی بدون توجه به واکنش دانشمندان، سال هاست که در مورد یوفوها کمابیش همیشه خبری هست.

Dr-Michio-Kaku
دیدن یوفوها عملا به ابتدای تاریخ مدون باز می گردد. در انجیل حزقیال نبی یا ایهام سخن از « چرخ هایی درون چرخ هایی در آسمان » می گوید، که برخی عقیده دارند اشاره ای به یوفو است. در ۱۴۵۰ پ.م در دوران فرمانروایی فرعون ثوت موس سوم در مصر، کاتیان مصری از واقعه ای شامل « دایره های آتشین » درخشان تر از خورشید، به اندازه ی تقریبا ۵ متر نوشته اند که چند روزی پدیدار بودند و سرانجام به آسمان صعود کردند. در ۹۱ پ.م نویسنده ی رومی جولیوس آبسه کنس درباره ی شئیی گرد، گوی مانند ، سپری گرد یا دایروی که در آسمان مسیرش را پی گرفت نوشت. در ۱۲۳۵ ژنرال یوریت سومه و سپاه وی گوی های نورانی عجیبی را که در آسمان می رقصیندند در نزدیکی کیوتو در ژاپن مشاهده کردند. در ۱۵۶۱ تعداد زیادی شی در بالای نورنبرگ در آلمان دیده شدند، چنان که گویی نبردی هوایی در گرفته بود.
در دوران جدید، نیروی هوایی آمریکا مطالعاتی پر دامنه در مورد مشاهدات یوفوها ترتیب داد. در ۱۹۵۲ نیروی هوایی « پروژه ی کتاب آبی »( ۱ ) را آغاز کرد که به تحلیل ۱۲۶۱۸ مشاهده پرداخت. گزارش به این تنیجه رسید که بخش اعظم این مشاهدات را می توان با پدیده های طبیعی، هواپیماهای معمولی، یا نیرنگ توضیح داد. ولی حدود ۶ درصد از آنها بعنوان ” با خاستگاه ناشناخته” طبقه بندی شدند. اما در اثر « گزارش کاندن » که نتیجه گرفت در چنین گزارش هایی چیز با ارزشی پیدا نمی شود، در ۱۹۶۹ پروژه کتاب آبی تعطیل شد. این آخرین پروژه ی پژوهشی پر دامنه ی ناشناخته ی نیروی هوایی آمریکا در مورد یوفوها بود.

در سال ۲۰۰۷ دولت فرانسه پرونده ی پر حجم خود در مورد یوفوها را در دسترس همگان گذاشت. این گزارش که توسط مرکز ملی مطالعات فضایی فرانسه بر روی اینترنت قرار داده شد، در بر گیرنده ی ۱۶۰۰ مشاهده ی یوفو در عرض پنجاه سال بود، از جمله ۱۰۰۰۰۰ صفحه درباره ی اظهارات شاهدین عینی، فیلم ها و نوارهای صوتی. دولت فرانسه ابراز داشت که ۹ درصد از این مشاهدات را می توان به خوبی توضیح داد، ۳۳ درصد دارای توضیحاتی احتمالی اند، ولی درباره ی مابقی نمی توان چیزی گفت.

UFO-ufo-and-aliens-29109517-1280-1024
البته تصدیق مستقل این مشاهدات سخت است. راستش بیش تر گزارش های یوفو را می توان در ارزیابی دقیق به علت یکی از موارد زیر کنار گذاشت:
۱) سیاره ناهید: که پس از ماه درخشانترین شی در آسمان شب است. اگر با خودرو در حال حرکت باشیم، چنین به نظر می رسد که این سیاره، بدلیل فاصله ی بسیار از زمین ، دارد ما را دنبال می کند و این توهم را می سازد که گویی کسی مشغول هدایت آن است، درست به همان شیوه ای که انگار ماه را دنبال می کند. ما تا حدی با مقایسه ی اشیای متحرک با پیرامونشان، به ارزیابی فاصله می پردازیم. چون ماه و ناهید بسیار دورند و چیزی برای مقایسه در اطرافشان نیست، نسبت به پیرامون ما جا به جا نمی شوند و در نتیجه این خطای دید پیش می آید که دارند ما را دنبال می کنند.
۲) گاز مرداب: در طی وارونگی دما بر روی ناحیه ای مردابی، این گاز بر روی زمین در جا شناور می ماند و می تواند اندکی فروزنده شود. نکه هایی کوچک تر از گاز ممکن است از بخش اصلی جدا شوند، و چنین بنماید که سفینه های گشتی در حال ترک « سفینه ی مادری » هستند.
۳) شهاب سنگ ها: رگه های درخشانی از نور می توانند در عرض چند ثانیه سر تا سر آسمان شب را بپیمایند و توهم سفینه ای خلبان دار را بسازند. آنها می توانند متلاشی نیز شوند، که دوباره همان توهم جدا شدن از شفینه های گشتی از سفینه ی مادر را ایجاد می کند.
۴) بی هنجاری های جوی: انواع و اقسام طوفان های تندری و رویدادهای عجیب جوی که می توانند به شیوه های غریب آسمان را روشن کنند. منجر به توهم یوفوها می شوند.

در سده های بیستم و بیست و یکم پدیده های زیر نیز شاید به مشاهدات یوفو دامن زده باشد:

۱) پژواک های رادار: موج های رادار می توانند از روی کوه ها بازگردند و پژواک های بسازند، که می توانند منجر به ایجاد نشان هایی بر روی مانیتورهای رادار شوند. بر روی مانیتورهای رادار حتی چنین به نظر می رسد که چنین موج هایی دارند با سرعت بسیار پرواز می کنندو مانور می دهند، چون آنها پژواک اند.
۲) بالون های هواشناسی و پژوهشی: ارتش در گزارشی جنجالی ادعا می کند که شایعه ی مشهور سقوط فضایان در سال ۱۹۴۷ در رازول نیومکزیکو ناشی از بالونی معیوب در « پروژه ی سلطان » بوده است، پروژه ای فوق محرمانه برای نظارت بر سطوح نتابش در جو در صورت وقع جنگ هسته ای.
۳) هواپیما: هواپیماهای تجاری یا نظامی بعنوان عامل گزارش های یوفو شناخته شده هستند. خصوصا این در مورد پروازهای هواپیماهای آزمایشی پیشرفته مانند بمب افکن های رادار گریز صحت دارد. ( ارتش آمریکا عملا به داستان های بشقاب پرنده دامن می زند تا اذهان را از پروژه های بسیار سری خود منحرف کند.)
۴) نیرنگ های عمدی: برخی از مشهورترین تصاویر ادعایی از بشقاب پرنده، نیرنگی بیش نیستند. یک تصویر مشهور از بشقاب پرنده که پنجره ها و ارابه های فرود را نشان می دهد، تنها یک بذردان دست کاری شده است.

دست کم ۹۵ درصد مشاهدات را می توان بعنوان یکی از موارد بالا کنار گذاشت. اما در مورد چند درصد باقیمانده از موارد توضیح داده نشده کماکان پرسش دست نخورده می ماند.

ادامه دارد »»»


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...