جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

تابناک اجتماعی ـ استفان ‌هاوكنيگ، دانشمند برجسته بریتانيايي بر این باور است كه موجودات فضاي تقريبا به طور قطع وجود دارند؛ اما انسان نه تنها بايد از هرگونه تلاش براي ارتباط با آنها خودداري كند، بلكه بايد از هرگونه تماس نيز دوري جوید.

به گزارش «تابناک» اجتماعی به نقل از تایمز، اظهار نظر جديد وي در يك مجموعه مستند بيان شده است كه در رابطه با آخرين عقايد‌هاوكينگ، يكي از برجسته ترين دانشمندان جهان در زمينه بزرگترين رازهاي موجودات است.

وي در اين مستند می‌گوید: موجودات بيگانه تقريبا به طور قطع، نه تنها در سيارات بلكه در بسياري نقاط كائنات و احتمالا مركز ستاره‌ها وجود داشته و حتي در فضاي بين سياره‌ها نيز شناور هستند.

منطق ‌هاوكينگ در اين باره براي خودش بسيار ساده است. بنا بر نظر وي، كائنات صد ميليارد كهكشان را داراست كه هر كدام شامل ميليون‌ها ستاره هستند و در چنين فضاي بزرگي به نظر مي‌رسد كه زمين تنها جايي نباشد كه زندگی در آن پيشرفت داشته است.

وي در اين باره گفت: براي بسياري از مغزهاي رياضي، تنها استناد به اعداد موجود براي اندیشیدن به موجودات فرازميني منطقي است؛ تنها چالش موجود اين است كه ارتباط با اين موجودات چه حالاتي مي‌تواند داشته باشد.

پاسخ وي به اين پرسش كه اين ارتباط تا اندازه زيادي مشابه با ارتباط با ميكروب‌ها و يا حيوانات ساده است، همان شكل از حياتي است كه در بخش عظيمي از تاريخ كره زمين بر آن حاكم بوده است.
يكي از صحنه‌هاي اين مستند ساخته شده براي شبكه ديسكاوري، نشان دهنده گله‌هايي از حيوانات دو پاي گياهخوار است كه روي يك صخره فضايي هستند و مورد هجوم مارمولك‌هاي بالدار زرد قرار مي‌گيرند.

اين‌گونه صحنه‌ها زاده تخيل هستند، اما‌ هاوكنيگ با استفاده از آنها به نكته مهمي اشاره مي‌كند كه تنها شكل‌هاي معدودي از حيات هوشمند بوده و تهدید به شمار می‌روند. وی بر این باور است كه ارتباط با اين اشكال حيات مي‌تواند براي انسان نابود كننده باشد.

وي بيان مي‌كند، ممكن است اين اشكال حيات، به سادگي تنها براي استفاده از منابع به زمين حمله كنند و سپس بروند. حال براي اينكه بدانيم چگونه ممكن است اشكال هوشمند حيات به مرحله‌اي پيشرفت كنند كه ما نمي‌خواهيم، كافي است به خود نوع بشر نگاه كنيم. من گمان مي‌كنم آنها ممكن است در كشتي‌هاي بزرگ باشند و همه منابع سياره خودشان را از بين برده باشند. اين گونه موجودات پيشرفته احتمالا كوچ نشين خواهند بود و به دنبال تجمع منابع هستند آن هم در هر سياره اي كه باشد.

وي اينگونه نتيجه‌گيري مي‌كند كه تلاش براي ارتباط با اين انواع مي‌تواند بسيار خطرناك باشد: اگر اين موجودات بيگانه با ما ديدار كنند، به گمانم نتيجه آن مانند كشف قاره آمريكا توسط كريستف كلمب باشد كه براي سكنه بومي خود آمريكا هيچگاه رخداد خوبي نبود.

تكميل اين مستند براي ‌هاوكينگ 68 ساله كه قدرت كمي براي ارتباط دارد، موفقيت بزرگي است. تكميل اين پروژه سه سال به طول انجاميد كه در اين مدت، وي تأكيد زيادي بر بررسي دوباره نوشته‌هاي بلند و چك كردن دوباره فيلم داشت.

جان اسميت، تهيه كننده اين برنامه در شبكه ديسكاوري مي‌گويد، قصد ساخت فيلمي بود كه در كنار علمي بودن براي همه بينندگان جذاب باشد كه به دليل پيچيدگي افكار موجود در آن كار سختي بود.

هاوكنيگ پيش از اين نيز وجود حيات فرازميني را احتمال داده بود؛ اما ديدگاه وي با مجموعه اي از پيشرفت‌هاي علمي از سال 1995 مانند كشف بيش از 450 سياره‌اي كه به دور ستاره‌های دور مي‌چرخند و نشان داد كه وجود سياره پديده‌اي رايج است، وضوح بيشتري يافت.

به تازگی پروفسور «برايان كاكس»، دانشمند ديگري نيز در يك مجموعه مستند از شبكه «بي بي سي»، احتمال وجود زندگی در مريخ و تايتان، يكي از قمرهاي كيوان را مطرح كرد.

 

 

من شخصا از این خبر رو تایید و یا باور نمیکنم و مطمنم که برقراری ارتباط با انان برای سود خواهد داشت .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

افسانه ماتریکس حقیقت دارد؟ آیا ما درون یک شبیه‌سازی رایانه‌ای زندگی می‌کنیم؟

اگر روزی بفهمید دنیایی که در آن زندگی می‌کنید چیزی جز یک شبیه‌سازی رایانه‌ای نیست، چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ احتمال واقعیت داشتن چنین چیزی چندان هم دور از ذهن نیست؛ هرچند راهی هم برای دریافتن آن وجود دارد.

محمود حاج‌زمان: سه‌گانه محبوب ماتریکس دنیایی مجازی را به تصویر می‌کشید که در آن، انسان‌ها درون یک واقعیت شبیه‌سازی شده که توسط ماشین‌های هوشمند خلق شده بود زندگی می‌کردند. اکنون، یک استاد فلسفه و گروهی از فیزیک‌دانان این ایده را مطرح کرده‌اند که شاید ما واقعا درون یک جهان خلق شده توسط رایانه‌ها به نام Lattice (شبکه) زندگی می‌کنیم. علاوه بر آن، ما قادریم تا آن را شناسایی و آشکار کنیم.
به گزارش دیسکاوری، در سال 2003 / 1382 فیلسوف انگلیسی به نام نیک بوستروم مقاله‌ای را منتشر کرد که در آن این مساله را مطرح کرده بود که شاید ما واقعا درون یک شبیه‌سازی عددی رایانه‌ای زندگی می‌کنیم. بوستروم برای اینکه به ایده خود پیچیدگی ترسناک نامانوسی نیز ببخشد، پیشنهاد کرده بود که نوادگان دور بسیار پیشرفته ما ممکن است چنین برنامه‌ای را ساخته باشند؛ با این هدف که گذشته را شبیه‌سازی، و نحوه زندگی نیاکان دور خود را دوباره بازآفرینی کنند.
وی احساس می‌کرد که چنین آزمایشی برای یک تمدن فوق پیشرفته اجتناب‌ناپذیر است. بوستروم استدلال کرد که اگر چنین اتفاقی تا کنون نیفتاده باشد، به این معناست که بشریت هرگز به اندازه کافی تکامل نیافته و ما محکوم بوده‌ایم تا یک گونه با دوران حیاتی کوتاه باشیم.
حتی برای اینکه پا را از این فراتر گذاشت، می‌توان فرض کرد که هویت‌های هوش مصنوعی که نوادگان دور ما به شمار می‌روند؛ خیلی کنجکاو بودند که در زمان به عقب باز گردند و جهان نیاکان بیولوژیک خود را شبیه‌سازی کنند.
 

واقعی، مضحک و امکان‌پذیر
این موضوع مضحک و عجیبی است، اما اخیرا گروهی از فیزیک‌دانان دانشگاه واشنگتن اعلام کرده‌اند که آزمایش بالقوه‌ای وجود دارد که با انجام آن می‌توان دریافت که آیا ما واقعا درون شبکه زندگی می‌کنیم یا نه. نکته طعنه‌آمیز این است که چنین مشاهده‌ای، نخستین مدرک علمی از طراحی هوشمندانه‌ای است که پشت کیهان وجود دارد.
گروه دانشگاه واشنگتن همچنین پیشنهاد می‌کند که هویت‌های فوق هوشمند که از جهان خود خسته شده بودند، شبیه‌سازی‌هایی عددی انجام داده‌اند تا تمام احتمالات ممکن را در چشم‌انداز فضای کوانتومی زیرساخت خود (که مهبانگ از آن تراوش کرده است) سیاحت کنند. آنها می‌گویند: «این احتمالا ژرف‌ترین تلاشی است که توسط یک گونه دارای قوه ادراک انجام شده است.»

پیش از آنکه این ایده را به عنوان یک دیوانه‌بازی تمام عیار کنار بگذارید، بهتر است بدانید که واقعیت وجود چنین «شبه‌جهانی» ممکن است بسیاری از معماهای وهم‌آور کیهان را حل کند. حدود بیست مورد از ثابت‌های بنیادین کیهانی در بازه‌ای چنان محدود و دقیق قرار گرفته‌اند، که تصور می شود تنها دلیل آن سازگاری داشتن با پیدایش حیات است. در یک نگاه، این موضوع به همان اندازه که بتوان تعادل خودکار را روی نوک آن برقرار کرد، غیرممکن است. کافی است تنها یکی از این ثوابت را اندکی تغییر دهید تا حیاتی که ما می‌شناسیم دیگر وجود نداشته باشد. حتی ستارگان و کهکشان‌ها نیز دیگر نخواهند بود. این چیزی است که اصل پیدایش انسان نامیده می‌شود.
 

چرا من؟ چرا الان؟
کشف انرژی تاریک در بیش از یک دهه قبل، عجیب و غریب بودن جهان را بیشتر کرد. این نوع از «ضد گرانش» که مشغول از هم گسیختن ساختار فضا-زمان است، نزدیک‌ترین چیز به این مفهوم است که «هیچ چیز نیست و در عین حال چیزی هست». این انرژی از خلاء فضا، از نظر اندازه 60 مرتبه ضعیف‌تر از چیزی است که فیزیک کوانتوم پیش‌بینی می‌کند. کیهان‌شناس برجسته، مایکل ترنر، انرژی تاریک را به عنوان «ژرف‌ترین معمای تمام دانش» رتبه‌بندی می‌کند.
ما همچنین در زمان خاصی از تاریخ جهان زندگی می‌کنیم که طی آن و تحت اثر انرژی تاریک، جهان از شتاب کندشونده به شتاب تندشونده تغییر وضعیت داده است. واقعا آدم احساس می‌کند باید فریاد بزند: «چرا من؟ چرا الان؟»
اگر انرژی تاریک تنها اندکی قدرتمندتر بود، جهان حتی پیش از آنکه ستارگان شکل بگیرند از هم گسیخته بود. اگر هم اندکی ضعیف‌تر بود، جهان مدتها پیش رمبیده و مهبانگی دیگر ایجاد کرده بود. اندازه ضعیف باورنکردنی آن به عنوان مدرکی ضمنی برای جهان‌های موازی در نظر گرفته شده است، که هر کدام انرژی تاریک خود را دارند که می‌تواند مخرب هم باشد. مثل این است که بگوییم در میان انبوه جهان‌های موازی، این جهان ماست که بخت‌آزمایی را برده و تمام پارامترهای فیزیکی مقداری را به خود گرفته‌اند که ما بتوانیم وجود داشته باشیم.
در نهایت؛ یک جهان مصنوعی می‌تواند پاسخی برای پارادوکس فرمی باشد (اینکه پس بقیه موجودات هوشمند فضایی کجا هستند)، چرا که در حقیقت ما در این دنیا تنها هستیم. این جهان توسط اولاد بسیار دور خود ما، به طور اختصاصی برای ما ساخته شده است.
 

شاهد خبرچین
در حال حاضر، ابر رایانه‌هایی که از تکنیک تاثیرگذار «کرومودینامیک کوانتومی شبکه‌ای» استفاده می‌کنند، تنها می‌توانند بخش کوچکی از جهان را شبیه‌سازی کنند. به گفته مارتین ساویج، فیزیک‌دان دانشگاه واشنگتن، این مقیاس تنها اندکی بزرگ‌تر از هسته اتم‌ها است. فرا‌رایانه‌های (Mega-Computers) آینده خیلی دور احتمالا می‌توانند اندازه این شبه‌جهان را گسترش دهند.

اگر ما در چنین برنامه‌ای زندگی می‌کنیم، به گفته محققان شاهد خبرچینی برای شبکه زیرساخت مورد استفاده در مدل‌سازی پیوستار فضازمان آن وجود دارد. این ردپا یا امضاء می‌تواند خود را به صورت محدودیتی در انرژی پرتوهای کیهانینشان دهد. این پرتوهای ساختگی به صورت قطری در جهان مدل حرکت می‌کنند و در تمام جهات اندرکنش یکسانی ندارند؛ واین بر خلاف آن چیزی است که دانشمندان بر اساس کیهان‌شناسی فعلی انتظار آن را دارند.
اگر چنین نتایجی را بتوان اندازه‌گیری کرد، فیزیک‌دانان مجبور خواهند بود تا تمام توضیحات طبیعی دیگر چنین نابهنجاری را به نفع ایده طراحی هوشمند کنار بگذارند.
اگر جهان ما یک شبیه‌سازی باشد؛ پس آن هویت‌های هوشمندی که آن را کنترل می‌کنند؛ می‌توانند شبیه‌سازی‌های دیگری را برای خلق جهان‌هایی موازی با ما انجام دهند. در این صورت و بدون هیچ شکی، می‌توان ایده جهان‌های موازی را صرفا یک «پردازش موازی کلان» نامید.
 

شبکه لایه لایه
اگر تمام چیزهایی که تا اینجا بدان اشاره شد برای منفجر شدن مغز شما کافی نیست، بوستروم سطوح واقعیت «ردیفی» را تصور می‌کند. وی می‌گوید: «ما می‌توانیم فکر کنیم انسان‌هایی که شبیه‌سازی ما را اجرا می‌کنند، خود موجوداتی شبیه‌سازی شده باشند؛ و خالقان آنها نیز ممکن است موجوداتی شبیه‌سازی شده باشند. جای کافی برای تعداد بی‌شمار از سطوح واقعیت وجود دارد، و این تعداد با گذشت زمان می‌تواند افزایش یابد.»
برای اینکه مساله از این هم پیچیده‌تر شود، بوستروم سلسله مراتبی از الهه‌های باستانی را تصور می‌کند. وی می‌گوید: «به نوعی انسان‌هایی که یک شبیه‌سازی را اجرا می‌کنند همچون یک الهه‌اند. با این وجود، تمام نیمه‌الهه‌ها به جز آنهایی که در سطح بنیادی واقعیت قرار دارند، در معرض مجازات توسط الهه‌های قدرتمندتر سطوح پایین‌تر هستند.»
اگر جهان‌های موازی همگی بر روی یک پایگاه رایانه‌ای یکسان در حال اجرا باشند، آیا می‌توان با آنها ارتباط برقرار کرد؟ اگر این چنین باشد، بهتر است امیدوار باشیم که مامور اسمیت دیوانه ماتریکس هیچگاه صورت خارجی و مادی به خود نگیرد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

شاید برای همه ما به هنگام رصد آسمان در شبی صاف و پر ستاره ، بدور از هرگونه آلودگی نوری ، گرد و غبار محلی و یا آشفتگی های جوی که ارمغان شهر های صنعتی هستند، این سوال پیش آید که آیا ما در میان این همه جرم آسمانی درخشان تنها هستیم؟این سوال ، قرن ها است که ذهن بشر را به خود جلب کرده است چه برای بشر دیروز که زمین را در مرکز عالم می دانست ، و فضای اطراف خود را فقط محدود در 3000 جرم درخشانی که در آسمان می دید می پنداشت ،، چه برای بشر امروز که زمین را همچون نگینی کوچک و درخشان در این جهان بی کران در نظر می پندارد.

 

اگر بخواهیم به ریشه این پرسش در گذشته بپردازیم ، فقط به حدس و گمان عده ای از دانشمندان و فیلسوفان در زمینه وجود شکل هایی از حیات محدود زمینی در دنیا های دیگر بر می خوریم.امروزه انسان به مدد تکنولوژی و فناوری های پیشرفته و بروز در آستانه یافتن پاسخی قانع کننده  به این سوال در معنای واقعی خودش قرار دارد.کشف شمار زیادی از سیارات فرا خورشیدی که به دور ستاره مادر خود  درگردشند  و همچنین کشف منظومه های مختلفی  شبیه به منظومه شمسی ، مهر تاییدی است براین  ادعا که منظومه شمسی ما ، یک منظومه بی همتا نیست.جالبتر از آن ، این موضوع است که وجود سیارات فراخورشیدی و ساختار های منظومه مانند در کهکشان ما ، امری کاملا طبیعی و رایج است.

 

 اگر بخواهیم سیارات فرا خورشیدی را که تاکنون کشف شده اند از لحاظ  اندازه برسی کنیم ، اکثرا در محدوده سیارات غول پیکر مانند مشتری و زحل خودمان دسته بندی می شوند.

با توجه به ساختار این سیارات غول پیکر، احتمال وجود حیات در آنها بعید به نظر می رسد.(البته با توجه به تعاریفی که ما از حیات داریم.)به بیان دیگر شاید نتوان علائمی که ما از حیات برروی زمین می بینیم (حیات زمینی) در آنجا مشاهده کرد.البته نباید این نکته را فراموش کرد که وجود سیاراتی با ساختار و اندازه شبیه به زمین ، غیر محتمل نیست. 

در 15 سال اخیر ناسا فعالیت ها و ماموریت های گسترده ای در زمینه کاوش سیارات فرا خورشیدی ترتیب داده است.همچنین برنامه های متنوع و برجسته ای  برای آینده در نظر دارد.

باید اضافه کنم که در این ماموریت ها از پیشرفته ترین و دقیق ترین ابزار ها  استفاده خواهد شد.ابزار آلاتی که بتوانند کاوشگر ها را در اجرای چنین ماموریت های گستر ده ای (به فراسوی فضای محدود منظومه شمسی) یاری رسانند.

 

Terrestrial Planet Finder

 

تلسکوپ کک اینتر فرو متر با استفاده از آینه عظیم خود(بزرگترین آینه اپتیکی جهان) دید گسترده ای در جهت کاوش در ژرفای فضا به ما خواهد داد. علاوه بر این تلسکوپ کک با استفاده از سیستم تداخل سنجی به مطالعه ابر های غباری در اطراف ستارگان خواهد پرداخت.(جایی که احتمالا سیارات فرا خورشیدی در حال شکل گرفته اند.) 

همچنین با در پرتاب سیم پلنت کوئست در سال 2011 به فضا ، افق های روشنی در زمینه اندازهگیری فاصله ستارگان و همچنین موقعیت کنونی آنها نسبت به یکدیگر با دقت و ظرافتی بی سابقه در تاریخ اختر شناسی ، بروی ما خواهد گشود.این دقت چنان است که ما می توانیم  به جستجوی شواهدی دال بر و جود  سیارات زمین مانند بپردازیم.

 

 

در نهایت با ساخت تلسکوپ تریستریال پلنت فایندر(جستجو گر سیارات خاکی (زمین مانند) انقلابی نوین در زمینه اختر شناسی بوقوع خواهد پیوست، تصاویری که از این تلسکوپ بدست می آید، تا 100 برابر بزرگتر و شفاف تر از داده های بدست آمده توسط تلسکوپ فضایی هابل است. بدین سان به ژرفای فضا راه خواهیم یافت و به قلب آن نفوذ خواهیم کرد.از مزایای دیگر این سیاره ارائه داده هایی دقیق از منظومه های همسایه و سیارات فرا خورشیدی است.در آن هنگام دانشمندان به آنالیز اتمسفر دنیا های دور برای جستجوی دی اکسید کربن، بخار آب و ازن  دست خواهند پرداخت.زیرا وجود این گاز ها به عنوان عناصر بنیادی برای تشکیل حیات، خود به عنوان سندی معتبر بر تایید این تئوری است.در حال حاضر دانشمندان حدود 157 سیاره فرا خورشیدی را کشف کرده اند.البته از هیچیک از آنها به استثنای یکی تصویری مستقیم مشاهده نشده است. بلکه با توجه به تاثیرات شان بر ستاره مادر که به دور آن ها در گردشند ، به وجود آنها پی برده شده است. 

بله آن چه که ارائه  شد، فقط  بخش کوچکی از فعالیت های جاری و آتی در زمینه کاوش  برای سیارات فرا خورشیدی بود . همه این عوامل دست به دست هم خواهند داد تا بشر روزی در مکانی دیگر در و رای منظومه شمسی نشانه ای از حیات و یا مهدی از تمدن را بیابد.

 سر انجام یک زمین دیگر پیدا خواهد شد...

سیاره ای زمین مانند از نگاه دانشمندان

 

 

 

  

  

نظر شما چیست؟ آیا ما واقعاً تنها هستیم؟

 

در کهکشانی که بیش از 150 میلیارد ستاره را در خود جای داده است.در جهانی که از میلیارد ها میلیارد کهکشان تشکیل شده است.

 

با کاوش های آتی همه چیز روشن خواهد شد.

 

منبع : آسمان پارس


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

حوالی ساعت 12 و 30 دقیقه ی بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 خورشیدی) به وقت محلی تهران، پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش، چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه ی شمیران دریافت کرد که همه ی آن ها از روی دادن رویداد های ناشناخته ای در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند. برخی از تماس گیرندگان، به شئی مانند یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش بسیار زیاد توصیف می کردند.

 

بررسی های پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های داده شده را به آن نسبت داد، در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب «یوسفی» معاون عملیات، در جریان رویداد قرار گرفت. او نخست اینگونه عنوان کرد که شئی مورد نظر تنها یک ستاره بوده است. ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهرآباد و مشاهده ی شخصی خود، که شئی بسیار بزرگ تر و نورانی تر از یک ستاره را در آسمان دید، تصمیم گرفت تا یک جنگنده ی فانتوم اف-4 را از پایگاهی هوایی در همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران، مامور پرواز و رهگیری پرنده ی ناشناس کند.

 

هواپیمای اف-4 در ساعت 1 و 30 دقیقه ی بامداد، پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد. خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که سئی مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله ی 110 کیلومتری نیز مشاهده کرد. زمانی که هواپیما به فاصله ی تقریبی 46 کیلومتری پرنده ی ناشناس رسید، ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این رخداد شگرف، خلبان که ادامه ی تعقیب را ناممکن می دید، تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیزتر آنکه به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه، مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.

 

در ساعت 1 و 40 دقیقه، دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان «پرویز جعفری»، عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد. او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند، در دوازدهم نوامبر سال 2007 (بیست و یکم آبان ماه سال جاری)، در کنفرانسی که برای بررسی این رویارویی در باشگاه ملی خبرگزاری های ایالات متحده برگزار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ی ناشناس موسوم به «یوفو» ها شد.

 

هواپیمای جعفری در فاصله ی 50 کیلومتری توانست شئ ناشناس را روی رادار خود قفل کند. مشخصات راداری «بشقاب پرنده» شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود. زمانی که جت اف-4 با سرعت 280 کیلومتر بر ساعت به فاصله ی 46 کیلومتری شئ پرنده ی ناشناس رسید، شئی ناشناخته آغاز به حرکت کرد و فاصله ی خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد. تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم، به دلیل درخشندگی خیره کننده ی آن، امکان پذیر نبود.

 

بنا به اظهارات خلبان و کمک خلبان، نورهای پخش شده به رنگ های آبی، سبز، قرمز و نارنجی و با الگویی به شکل مربع، به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آن ها چنان سریع بود که می شد همه ی رنگ ها را با هم دید.

 

در همان حال که شئ مورد نظر و هواپیمای اف-4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند، یک دومین شئ (شئی ثانویه) کوچک تر، از شئی نخستین جدا شد و با سرعت بسیار زیاد به سوی جنگنده ی فانتوم حرکت کرد. ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند موشک حرارت یاب «ساید واندر 9-AIM) کرد، ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه ی سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطر قریب الوقوع، بی دفاع می دید، در آخرین اقدام، با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله ی 4/7 کیلومتری پشت سر او توقف کرد و بار دیگر به سوی شئ ناشناس نخستین بازگشت و به او پیوست.

 

با استناد به نوار گفتگوی خلبان و کمک خلبان، شئی ناشناس با سرعت چند برابر صوت دور شد. این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از شئ پرنده ی ناشناس، عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به حالت عادی بازگشت. اندکی بعد خدمه ی اف-4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت رو به روی شئ نخست جدا شد و با سرعت زیاد، مستقیم به سوی زمین حرکت کرد. آن ها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اصابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد، ولی پرنده ی ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه ی فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند. جعفری بعدها گفت که شئ مورد نظر چنان تابناک می نمود که در نور آن می شد حتی سنگ ها و شن های پیرامون محل را نیز مشاهده کرد. سپس هواپیما برای فرود رهسپار فرودگاه مهرآباد شد. آن ها متوجه شدند هر بار که از یک موقعیت موقعیت مغناطیسی 150 درجه ای نسبت به مهرآباد می گذرند، دچار اختلال مخابراتی و بروز اشکال در امر ارتباط می شوند.

 

یک هواپیمای دیگر خطوط هوایی هم که در همان هنگام در حال نزدیک شده به فرودگاه مهرآباد بود، دچار مشکل مشابهی شد و سامانه های مخابراتی آن از کار افتادند. اندکی بعد، هنگامی که هواپیمای اف-4 در حال آخرین اقدام برای نزدیک شدن بود، خدمه ی آن باز هم شئ پرنده ی دیگری را مشاهده کردند. این شئ چهارم استوانه ای شکل بود و در دو انتهای خود نورهایی با درخشش ثابت و در بخش میانی نورهایی چشمک زن پخش می کرد. شئ گفته شده از روی هواپیمای اف-4 پرواز کرد. برج مراقبت، پرواز هیچ هواپیمایی را در منطقه گزارش نکرد، ولی هنگامی که خلبان هواپیمای اف-4 موقعیت و جهت یوفو را به آنها اطلاع داد، پرسنل برج توانستند آن را مشاهده کنند. سال ها بعد، مامور اصلی کنترل پرواز و یکی از فرماندهان نظامی مسئول پژوهش در این پرونده، افشا کردند که شئ مورد نظر از روی برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامی تجهیزات الکترونیکی آن را نیز از کار انداخته است.

 

پس از روشن شدن هوا، خدمه ی اف-4 با یک فروند بالگرد نظامی عازم محل فرود جسم پرنده ی سوم شدند. در روشنایی رو مشخص شد که آنجا بستر یک دریاچه ی خشک شده است. با این حال، هیچ ردی بر جای نمانده بود. آن ها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همین حال سیگنال نمایانی که بیب-بیب می کرد، توجه آن ها را به خود جلب کرد. این علامت در نزدیکی یک خانه شدید تر می شد. آن ها در نزدیکی خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در این باره که آیا شب گذشته بیننده ی رویداد نامعمول بوده اند یا نه، پرس و جو کردند. اهالی منزل گزارش دادند که صدایی مهیب شنیده اند و نوری شدید شبیه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.

 

بعدها، پژوهش های بیش تری بر روی محل فرود انجام شد و منطقه از نظر بررسی آثار تشعشعی به طور کامل تفتیش شد، ولی نتایج این بررسی ها هیچ گاه در اختیار عموم قرار نگرفت.

.......

.......

.......

.......

به امید ارتباط با جهان های موازی

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

انواع نژادهای بیگانگان(قسمت اول)

 

 

پنهان کاری تا کجا ؟


1. دورگه Adamic / Evadamic 


( Adamic فرزندان آدم و Evadamic فرزندان Eve حوا )
برخی از انسانها باور دارند که این نژاد نخستین انسان های رو زمین اند در حقیقت اولین دورگه از فرزندان آنوناکی . در همه فرهنگ های کهن و متون باستانی در تمامی قاره ها اعتقاد به وجود آدم و حوا وجود دارد و همچنین باور دارند که دو نژاد اولیه در جهان ما وجود داشته است . Draconian ( نژاد خزندگان ) و Evadamic ( انسان ها ) برای تسلط بر ترا یا زمین مبارزه کردند . این نژاد احتمالاً شبیه ساکنان خاورمیانه یا بومیان آمریکا ، سیاه ، موهایی قهوه ای تیره ، چشمانی تیره ، چشمانی به رنگ زیتون و در مواردی نادر به رنگ آبی . آیا این موجودات اساطیری در تاریخ جهان وجود داشته اند؟

Adamic / Evadamic Hybrids
Some people call these the first humans, possibly first hybrid descendants of the Anunnaki . It is believed that the Adam / Eve theme shows up in many cultures over every continent in in many ancient texts. It is also believed that there are two races of beings within our universal locale; Draconian's (reptiles) and the Evadamic (human) which battled for domination of Terra, or Earth. They would look somewhat middle eastern or Native American, Black, dark brown hair, dark eyes, olive eyes, in rare cases blue eyes. Or are these mythological creatures in world history?

2. Alpha Centaurians


نژادی انسان نما است که دارای ویژگی هایی مانند آبزیان چون آبشش ها، پاها و دستانی پرده دار که به آنها اجازه می دهد در زیر دریاها زندگی کنند. آنها احتمالاً در اعماق اقیانوس زندگی می کنند و احتمالاً خلبان بشقاب پرنده هایی که از اقیانوس بیرون می آیند یا فرو میروند آنها هستند. این گونه احتمالاً مسلح به سلاح نیرومند و پیشرفته ایست که هیچ کدام از سایر گونه ها با آنها در جنگ نیست .با اینحال ، برخی ادعا می کنند و بر این باور هستند که آنها برای آگاهی و روشنی ما اینجا هستند. آنها آبی مایل به خاکستری و دارای ارتفاع های متفاوت (قد ) توصیف شده اند .


Alpha Centaurians
A humanoid species that has aquatic qualities such as gills, webbed feet an hands allowing them to live beneath our seas. They possibly inhabit our deep ocean depths and piloting UFO's often seen coming out of our oceans. They have been accredited with cattle mutilations, possess such an advanced weapons systems that other specie swill not war with them. Yet others claim they are here to enlighten our consciousness. Also they've been described as being a luminous bluish gray in color of various height.


3. Altairians

ظاهراً گونه ای خزنده است ( در برخی منابع به عنوان هیبریدی " دورگه ای " از انسان و رپتلاین ها " خزندگان " توصیف شده اند ) که در صورت فلکی عقاب در منظومه ستاره ای Altair در انجمن ستاره ای همکاری می کند . توصیف رومانتیکی که از این نژاد می شود اینست که آنها برای مقابله با حمله Draconian با نژادهای Nordics ، Greys و سایر ارتش ها سیاره ای دیگر ( از جمله ما ) همکاری می کنند و پیمان بسته اند و همچنین آنها هم پیمان با Ashtar Command نیز هستند . دو نگاه متفاوت مثبت و منفی به Ashtar Command وجود دارد . ( برای مطالعه بیشتر در ویکی پدیا توضیحاتی کامل موجود است ) 

Altairians
Supposedly a reptilian ( have seen them described as humanoid/reptilian) species that is associated with the Constellation Aquila, in the Altair solar system. Almost romantic descriptions have been given, they are nomads among the stars, friends to some species of Nordics, Greys Other planetary military (including ours) and actually help defend Draconian's. Also league with The Ashtar Command. There are both positive and negative thoughts about The Ashtar Command. My cult groups also channel these entities.


4. Andromedains


آن ها اسطوره اند یا واقعیت ؟ اساطیر یونان باستان نشان میدهد که این موجودات در ارتباط با خدایان ساکن سیستم ستاره ای در صورت فلکی ذات الکرسی هستند. 

5. Antarieans

گونه ای انسان نما که در پایگاه هایی زیرزمینی در قطب جنوب ( فرستادن نیروهای آلمانی توسط هیتلر برای پیدا کردن راهی به جایگاه خدایان و ترکیب و تکثیر نسل نژاد برتر ، آریایی در دهه سی چهل میلادی را بیاد آورید ) دارای موهایی متوسط لطیف و رنگ پریده ، و پوستی تقریباً مایل به آبی . برخی منابع به ویژگی های خزنده مانند و رنگ چشمان زرد کم رنگ و سبز روشن و مردمک هایی شبیه مار و گربه توصیف کرده اند . ( می توانید ویدئو های فراوانی را در این رابطه در یوتیوب پیدا کنید ) . برخی گفته اند احتمالاً آنها نژاد خالص آریایی هستند و صلیب شکسته در فضاپیما های خود حمل می کنند .


Antarieans
A humanoid species associated with underground bases on earth under Antarctica and associated with fair haired pale almost bluish skinned races. I believe there are at least two other blue skinned races. In some explanations, it's said that these creatures also have reptilian qualities, they have slits instead of regular pupils and eye colors ranging from pale yellow to bright green more in tune with a cat or snakes eyes. In other explanations it is said they may be a pure Aryan race and have the swastika on their ships.


6. Arcturians 


به گفته ادگارد کیسی ( یکی از پر رمز و راز ترین و معروف ترین پیشگوهای تاریخ و قرن اخیر که حتی طبق اسنادی که بعدها توسط دولت ایالات متحده انتشار یافت ، با کاخ سفید هم همکاری داشته است ) Arcturians ظاهراً پیشرفته ترین نژاد در کهکشان ما محسوب می شوند که توانایی سفر در ابعاد را دارند . ساختار جامعه آنها شبیه ساختار اجتماعی مردم ما ، زمین است . ظاهراً وظیفه آنها برقراری صلح بین تمدن ها و سیارات در حال جنگ و متخاصم است. ( به نظر نگارنده همه نژادهای بیگانه توانایی سفرهای ابعای و ورود به زمین را دار هستند حتی ممکن است قبل از ورود ما به زمین ، تمدن هایی بارها از زمین بازدید کرده اند .)
Arcturians
According to Edgar Cayce, the Arcturians are supposedly the most advanced beings in our Galaxy with the ability for dimensional travel. Their society which is a similar structure to that of earth. Apparently they are supposed to bring peace among warring planets. My thought is ALL Aliens have the ability to enter our earth by dimensional means. Or possibly some species have been here before humankind.

7 . Blues / Greens
آن ها بصورت موجوداتی کوتاه و کلفت در کتاب Whitley Strieber شرح داده شده اند . آنها یونیفرم پوشیده اند با صورتی پهن و بزرگ و آبی بسیار تیره و حرکات بدن خنده دار هم چون لغزیدن یا شناور شدن . در تجربه وایتلی آنها مانند پزشکان رفتار می کردند و اورا مورد بررسی قرار میداند . برخی آنها را خاکستری یا آبی تیره یا شفاف و به جثه یک کودک هفت ساله توصیف کرده اند .


Blues / Greens
They've been described as short and stocky as in Whitley Strieber's book, 'Communion'. They are uniformed have wide faces and a darker blue color with almost comic movements, appearing to float or glide along. In Whitley's experience, they were behaving like medical doctors and examined him. Others have described as looking like a typical Grey except for the coloration and even humanoid varying from dark to brilliant blue. The was a 7 year-olds rendition.

8. Browns / Greys
نژاد قهوه ای Browns مانند گونه Blues نادر است . چندین گونه از خاکستری ها وجود دارد. قهوه ای ها از کمتر از یک متر دو متر از ترکیب رنگ های قهوه ای یا قهوه ای مایل به زرد توصیف شده اند. پوست بدن چرمی و چروکیده ، چشمان بادامی و نافذ بزرگ بر روی بدنی کوچکتا چشمانی کوچک با مشخصات چشمان خزندگان شرح داده شده اند. (در برخی منابع از بوجود آمدن این نژاد توسط برخی از نژادهای رپتالین ها ( خزندگان ) صحبت شده است ، بر طبق این اسناد آنها دارای تکنولوژی بالا هستند ولی توانایی تکثیر نسل ندارند و تنها راه تکثیر آنها استفاده ار کولونهای انسانیست و این یکی از دلایل سالها ربودن و مطالعه بر روی انسان هاست.)

Browns / Greys

Browns are rarer, like the rare blues and there are several grey species. Browns have been describes as 3 -7 feet tall, in various shades of brown to a tan color. Skin has been described in some cases a leathery, wrinkled appearance and eye size varies from a large almond shape to small and reptile like.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

مقدمه

اولین باری که عبارت « مردمان سایه ای » را شنیدم، اواخر دهه 90 بود. مهمان یکی از برنامه های گفتگو محور بودم. مجری، برنامه اش را با پرسیدن سوالی از من شروع کرد و گفت:« از آنجا که چندین دهه است در حال کندوکاو در مورد زوایای پنهان واقعیات هستید، بهتر است کمی در مورد مردمان سایه ای برای مخاطبان برنامه صحبت کنید. » من بلافاصله توضیح دادم که در قبایل سرخ پوست، داستان های بسیاری در مورد برخورد با این پدیده وجود داشته است. بعد داستان برخورد با یک حکیم را تعریف کرد که از من پرسیده بود هرگز پیکری مات یا سایه مانند را از گوشه چشمانم دیده ام یا نه؟ پاسخ من به این سوال مثبت بود چون آنها را بارها بارها مشاهده کرده بودم. حکیم از من پرسید:« در سمت راستت بودن یا چپ؟ » بعد از یکی دو ثانیه تامل به او گفتم این پیکرهای سیاه را در پشت شانه ی راستم دیده بودم. او نیز با لبخندی به من گفت که این چیز خوبی است:« می گویند اگر آنها را از روی شانه ی راستتان ببینید، ممکن است توتم شما باشد؛ یعنی راهنمای شما هستند و از شما محافظت خواهند کرد. اگر آنها را روی شانه چپتان دیده باشید، ممکن است با یک تریکستر یا متقلب طرف باشید، یا با مرگ!! اگر با مرگ طرف باشید، می توانید از او هر نوع سوالی بکنید و او موظف است به شما پاسخ درست بدهد. روح مرگ باید همیشه حقیقت را بگوید چون می داند که همیشه اوست که حرف آخر را می زند! » اینها را که تعریف کردم، جو ترسناکی در برنامه به وجود آمد. ده ها نفر با برنامه تماس گرفتند و در مورد تجربیاتشان با مردمان سایه ای با اپراتورها صحبت کردند. بسیاری از آنها در پشت شانه چپشان آنها را دیده بودند و من باقی زمان برنامه در تلاش بودم تا به آنها اطمینان دهم احتمال این که آنها روح مرگ را دیده باشند، بسیار ناچیز است. در عوض آنها ممکن بود هر نوع موجودی از دنیای اثیری را دیده باشند



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

فتاد کتاب فلزی اردن- کودایس های اردن حقیقتی باستانی را بازگو میکنند.

 

کتابهای فلزی که با نام کودایس شناخته میشوند از ورقهای نازک از دو نوع فلز , بیشتر از سرب که اخیرا در غارهای اردن کشف شده ساخته شده اند. مهر بسیاری از آنها هنوز باز نشده و به نظر بیش از 1500 سال عمر دارند.

به روزآوری اطلاعات: 15 ژوئن 2011- نتایج آزمایش اعلام شده اند

دانشگاه اردن به روزنامه تایمز اردن اعلام کرده که کتابهای سربی مورد آزمایش علمی قرار گرفته اند و باستانی بودن آنها ثابت شده است. به نقل از دپارتمان باستان شناسی, اولین مرحله آزمایشات تعیین عمر نشان داده که کتابهای فلزی مهر و موم شده پس از طومارهای دریای مرده (بحر المیت) بزرگترین کشف باستان شناسی محسوب می شوند.

زیاد سعد, مدیر دپارتمان باستان شناسی, به اردن تایمز گفته است: «ما مدارکی از این آنالیز در دست داریم که ثابت میکند این آثار واقعی و معتبرند.»

آزمایشات انجام شده در آزمایشگاههای جامعه علمی سلطنتی نشان میدهد که متون کتب می تواند در آغاز سده اول پس از میلاد و هنگامی که مسیحیان برای حفظ جان در کرانه شرقی رود اردن پناه گرفته بودند نوشته شده باشد.

لینک مربوطه در اردن تایمز:

http://www.jordantimes.com/index.php?news=38498

به نقل از این روزنامه آزمایشات علمی تکمیلی در دانشگاههای نیو مکزیکو, انستیتوی گتی کانسرویشن و دانشگاه شفیلد در حال انجام است. این وب سایت بر روی محتویات با ارزشی که 8 کتاب فلزی در اختیار قرار داده اند تمرکز کرده . برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانید به سایتهای زیر مراجعه کنید

http://www.telegraph.co.uk/news/religion/8423689/Could-this-couples-Bible-codices-tell-the-true-story-of-Christs-life.html

http://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-1371290/Could-biggest-Dead-Sea-Scrolls-70-metal-books-cave-Jordan-change-view-Biblical-history.html

http://www.dailymail.co.uk/news/article-1372741/Hidden-cave-First-portrait-Jesus-1-70-ancient-books.html

http://www.mirror.co.uk/news/top-stories/2011/03/31/are-ancient-books-the-diaries-of-jesus-the-messianic-mystery-of-metal-texts-found-in-cave-in-jordan-115875-23027043/

http://www.bbc.co.uk/news/world-middle-east-12888421

تصاویری که خواهید دید تصاویر بازپردازی شده از نسخه های متعدد از هر کتاب فلزی هستند که سعی شده با ترکیب زاویه ها و نورهای مختلف تصاویر سه بعدی با کیفیت بالا ارائه شوند.

همان طور که از هر کشفی با چنین اهمیتی انتظار می رود, اطلاعات و ادعاهای نادرست بسیاری در وبسایتهای مختلف من جمله وبسایتهای دینی و وبسایتهای مغرض در این باره وجود دارد و توصیه می شود در برخورد با این منابع اطلاعات دقت نظر داشته باشید.

اطلاعات تکمیلی و جدید درباره اصالت این کتابها در صفحه زیر قابل دسترسی است:

http://en.wikipedia.org/wiki/Jordan_Lead_Codices

برخی صاحب نظران این کشف را مهمترین کشف قرن دانسته اند و آن را حتی از کشف طومارهای بحرالمیت مهمتر دانسته اند. به همین دلیل اشتیاق زیادی برای گشایش رمز آنها وجود دارد. اما متخصصین هیچ درکی از اهمیت تصاویر و سمبلهای مکتوب که بخش اعظم کتابهای فلزی را پر کرده ندارند و با عجله نتیجه گیریها و قضاوتهای شتاب زده ای درباره اصالت کتب میکنند, چرا که متون به نظر غیر منطقی و ترکیبی غریب از سایر زبانهای باستانی می آیند.

دیوید الکینگتون که به نظر محقق معتبری می آید دریافته است که سمبلها به زبان شاخه ای ازعبری اولیه به نام عبری هاسمونی هستند. به همین دلیل برخی معتقدند کتابها می تواند تقلبی باشد. اما این حقیقت که در زمان نوشتن کتب بهای داشتن آنها با رازهایی که در آنها مکتوم بوده مرگ بوده است دلیل خوبی برای انتخاب غیر منتظره زبانی است که کتابها با آن نوشته شده اند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 


آلبرت اینیشتین برای اینکه فرمول خود را قابل فهم تر بکند، از مثالی تحت عنوان ساعت فوتونی (Photon Clock)  استفاده کرد. قبل از توضیح بیشتر درمورد ساعت فوتونی، به تصویر زیر توجه فرمایید:(11)


ساعت فوتونی و توضیح کند شدن گزر زمان در سرعت های بسیار بسیار بالا.

 
ساعت فوتونی ساعتی است که از دو سطح آینه ای تشکیل شده است. طرز کار این ساعت این گونه است که هنگامی که یک ذره ی نور (فوتون) از سطح آینه ی اول به سطح آینه ی دوم برخورد کرده و دوباره به طرف آینه ی اول باز می گردد، این رفت و برگشت زمانی معادل 1 ثانیه را نشان می دهد. هنگامی که این ساعت (ساعت فوتونی) بی حرکت باشد (برای مثال در دست مردی نشسته برروی کره ی زمین)، ساعت فوتونی خیلی معمولی و مطابق توضیح داده شده، ثانیه ها را ثبت می کند (که ما این حالت را در شکل بالا با فلش سبز نشان داده ایم). اما هنگامی که ساعت فوتونی در یک فضاپیمای باسرعت بسیار بسیار بالا کار گذاشته شود، ذره ی نور یا (فوتونی) که درسطح آینه ی اول حرکت می کند و به سمت آینه ی دوم  می رود باید مسافت بسیار بسیار طولانی را  طی  کند  تا  به  سطح آینه ی مقابل برسد و بازهم باید مسافت بسیار بسیار طولانی را طی کند تا مجدداً از آینه ی دوم به سمت آینه ی اول برگردد (ما این حالت را در شکل فوق با فلش قرمز نشان داده ایم). در واقع در فضاپیما، ذره ی نور یا فوتون به محض اینکه از آینه ی اول  جدا  می شود  تا  به آینه ی دوم برسد، به جای اینکه همچون ساعت فوتونی روی زمین مسیر مستقیمی را تا آینه ی مقابل خود طی کند، مجبور می گردد تا مسیر بسیار طولانی تری را در فضا بپیماید تا به آینه ی روبرویش برسد؛ چرا که فضاپیمایی که حامل ساعت فوتونی مذکور است، در طی همان مدت بسیار کوتاه، هزاران کیلومتر در فضا طی مسیر کرده است و دیگر در سرجای اولش نیست. بنابراین ذره ی نور یا فوتون نیز مجبور است برای برخورد به آینه ی سطح مقابل، پا به پای فضاپیما در فضا طی مسیر کند تا به آینه ی سطح مقابل خود برسد. این مسئله سبب می شود تا فوتونی که به وسیله ی رفت و برگشت آن، ساعت فوتونی زمان را به ما نشان می دهد، دیرتر به سر جای اول خود برگردد و ثانیه ها را کندتر نشان دهد.

 

در واقع در فضاپیما، فوتون ساعت فوتونی برای نشان دادن سپری شدن زمان، مجبور به طی کردن مسیرهای بسیار طولانی است و به همین دلیل زمان را به ما کندتر نشان می دهد.

 

توجه : اینیشتین از مثال ساعت فوتونی برای قابل فهم تر کردن زمان نسبیتی استفاده کرد. اما این مسئله بدین معنا نیست که لزوماً دلیل کند گذشتن زمان در سرعت های بالا به دلیل اتفاقی است که برای ساعت فوتونی پدید می آید، بلکه کند گذشتن زمان در سرعت های بالا، احتمالاً مکانیسم های پیچیده تری دارد. اما به هرحال هرچه هست، زمان نسبیتی یک واقعیت علمی در فیزیک است که در آزمایش های تجربی نیز به اثبات رسیده است. ***

 
پارادوکس دوقلوها:(12) یک مثال خیلی ساده که دانشمندان فیزیک جدید از  آن  استفاده می کنند تا مسئله ی زمان نسبیتی را قابل فهم تر نمایند، مسئله ی پارادوکس دوقلوها است. در این مثال، بیان می شود که اگر 2 فرد دوقلوی کاملاً همسن تولد بیست سالگی خود را جشن بگیرند و بعد از این جشن، یکی از دوقلوها که فضانورد است، توسط یک سفینه فضائی با سرعت بسیار بسیار بالا به فضا اعزام شود، ولی برادر دوقلوی او در زمین بماند، بعد از گذشت چندین سال حوادث عجیبی رخ می دهد؛ به این ترتیب که آن قلی که فضانورد است به ساعت فضاپیمای خود می نگرد و می گوید من 10 سال دیگر برادرم را در روی زمین خواهم دید و هر دو تولد سی سالگیمان را جشن می گیریم. مطابق ساعت فضاپیما، 10 سال سپری می شود و قل فضانورد با خوشحالی به زمین برمی گردد. اما هنگام پیاده شدن از سفینه، بر روی زمین می بیند که یک پیرمرد 70 ساله با دسته گل به استقبالش می رود. فضانورد تعجب می کند و می گوید: ای پیرمرد تو کیستی و چرا این قدر نزدیک فضاپیما شدی؟ نترسیدی که به تو صدمه وارد شود؟ اما پیرمرد پاسخ می دهد: من برادر دوقلوی تو هستم!!!

 

پارادوکس دوقلو ها. نظریه ای شگفت انگیز اما واقعی در فیزیک جدید

پارادوکس دوقلو ها. نظریه ای شگفت انگیز اما واقعی در فیزیک جدید.

 

در این هنگام قل فضانورد که از تعجب خشکش زده است، به یاد قانون پارادوکس دوقلو های زمان نسبیتی می افتد و متوجه می شود به دلیل اینکه فضاپیمایی که با آن به فضا مسافرت کرده است، سرعت بسیار بسیار بالایی داشته است، ساعت درون فضاپیما بسیار کندتر از ساعت های روی زمین، گذشت زمان را نشان می داده است؛ یعنی گرچه برای قل فضانورد مطابق ساعت های فضاپیما تنها 10 سال سپری شده است، اما ساعت های روی کره ی زمین، 50 سال را سپری کرده اند.

 

بدین ترتیب قل فضانورد پی می برد که ساعت او در فضاپیما کندتر از ساعت های روی زمین گذشت زمان را نشان می داده است .

 

شواهد تجربی که درست بودن مسئله ی « زمان نسبیتی » را  تائید می کند:


سالها بعد از اینکه اینیشتین قانون نسبیت خاص و مسئله ی زمان نسبیتی را معرفی نمود، دانشمندان به شواهد تجربی دست یافتند که به طرز بسیار دقیقی مسئله ی زمان نسبیتی را تائید می کردند؛ ما دراینجا به 3 نمونه از این شواهد اشاره می نمائیم:

 
مزون ها ذرات ناپایداری هستند که توسط برخورد تشعشعات کیهانی به لایه های فوقانی جو زمین ایجاد می شوند. این ذرات عمر بسیار بسیار کوتاهی دارند، به قدری کوتاه که حتی اگر سرعت این ذرات نزدیک به سرعت نور هم باشد، قاعدتاً نباید این ذرات به سطح زمین راه پیدا کنند؛ چراکه عمر آنها بسیار بسیار کوتاهتر از آن است که بتوان چنین انتظاری داشت؛ اما با کمال تعجب می بینیم که این ذرات به سطح زمین راه می یابند. دلیل این امر، این است که به دلیل سرعت بالای این ذرات،  ساعت های  درونی  این  ذرات  نیز کندتر می گذرد. یعنی اگر فرض کنیم که تک تک این ذرات ساعتی به مچ  بسته  باشند،  این ساعت ها بسیار کندتر از ساعت های روی زمین، گذشت زمان را نشان می دهند. در واقع همان اتفاق پارادوکس دوقلوها درمورد این ذرات نیز حادث می شود.(13) 

 
ساعت های ماهواره هایی که در سیستم مکان یابی جهانی (GPS) مورد استفاده قرار می گیرند، به میزان بسیار جزیی گذشت زمان را کندتر نشان می دهند که این کند شدن زمان در ساعتهای موجود در ماهواره های GPS، به دلیل سرعت بالای حرکت ماهواره ها به دور زمین می باشد.(14)

 

این کند شدن زمان در ساعتهای ماهواره ها گرچه بسیار بسیار جزئی است، اما در هر حال این میزان کم هم باید در محاسبات مد نظر قرارگیرد؛ چرا که این اختلاف جزیی ساعت درون ماهواره با ساعت روی زمین، ممکن است منجر به اشتباهات محاسباتی در نشان دادن محل اجسام روی کره ی زمین شود. یک مثال درباره ی اهمیت این مساله، اشتباهاتی بود که در « مسابقات جهانی روباتیک » پدید آمد و عامل آن عدم هماهنگی بین ساعت های روی زمین و ساعت های درون ماهواره های GPS بود.(15)


شخصی به اسم Carol Alley که اهل ریچموند بود، اصرار بر این داشت که یک آزمایش کاملاً مستقیم درمورد اختلاف ساعتها در سرعتهای بالا انجام دهد و بدین ترتیب درستی نظریه ی پارادوکس دوقلوها را مورد امتحان قراردهد.


بدین ترتیب او 2 ساعت اتمی که ساعتهای بسیار دقیقی هستند و در هر چند میلیون سال تنها 1 ثانیه امکان اشتباه دارند، را برای انجام تحقیق برگزید.

 

او در این آزمایش، یکی از ساعتها را روی زمین باقی گذاشت و ساعت دیگر را با خود به درون هواپیمای حت سریع السیر برد و با این هواپیما چندین بار مسیرهای طولانی را طی کرد. سپس در اتمام آزمایش وقتی که هر 2 ساعت اتمی را در کنار یکدیگر قرار داد، ملاحظه کرد که ساعتی که همراه با او در سفر هوایی و درون جت سریع السیر بود، به میزان بسیار جزیی زمان را کندتر از ساعتی که برروی زمین بود، نشان می داد؛ در واقع ساعتی که درون هواپیمای سریع السیر بود، به دلیل سرعت بالای هواپیما، از ساعتی که روی زمین قرار داشت، اندکی جوانتر مانده بود.(16)

 

مثال های فوق بخش کوچکی از مثالهای تجربی پیرامون درستی نظریه ی « نسبیت خاص اینیشتین » و « پارادوکس دوقلوها » بود. هر چند آزمایش های تجربی  دیگری  نیز انجام شده اند و درستی این نظریه را اثبات کرده اند که ما در این مقاله به آنها نمی پردازیم.

ذکر یک نکته ی بسیار مهم: علاوه بر نظریه ی « نسبیت خاص اینیشتین » که درمورد تغییرات زمان، طول و جرم در سرعتهای بالا بود، نظریه ی دیگری به نام تئوری « نسبیت عام اینیشتین » نیز وجود دارد که به تغییرات زمان، طول و جرم در مجاورت اجسام با جرم های بسیار بزرگ می پردازد. درنظریه ی نسبیت عام اینیشتین نیز بیان شده است که اجسام و افرادی که در مجاورت اجرام بسیار بزرگ مانند ستاره های غول پیکر و یا سیاه چاله های فضائی قرار دارند، زمان برایشان کندتر از افرادی که  روی  کره ی زمین  زندگی  می کنند، می گذرد.(17)

 

بدین ترتیب، مطابق این نظریه شخصی که در کنار یک ستاره ی غول پیکر زندگی می کند، زمانی که برایش سپری می شود، کندتر از زمانی که برادر دوقلویش در کره ی زمین تجربه می کند، می گذرد؛ در واقع با گذشت زمان، آن قلی که کنار  ستاره ی  غول پیکر  زندگی می کند، جوانتر از برادرش در روی زمین خواهد ماند.

 

لازم به ذکر است که درستی نظریه ی نسبیت عام هم با آزمایشهای تجربی ثابت شده است؛ اما به هرحال این نظریه کمتر از نظریه ی نسبیت خاص مورد تأکید دانشمندان قرار دارد؛ به همین دلیل گرچه نظریه ی نسبیت عام نیز می تواند در بحث ما مورد استفاده قرارگیرد، اما به دلیل پیچیدگی این نظریه و اهمیت کمتر آن نسبت به نظریه ی نسبیت خاص، در این مقاله به آن استناد نمی نماییم.

 



جمع بندی بحث و ارتباط آن با مسئله ی طول عمر امام زمان (عج)

 

بعد از توضیح نسبتاً مفصل تئوری نسبیت خاص اینیشتین، اینک جمع بندی نهایی آن را که خلاصه بوده و می تواند مورد استفاده ی همه ی عزیزان خواننده ی وبلاگ قرار بگیرد، خدمتتان عرض می نماییم.

 

نتیجه نهائی که درباره ی زمان نسبیتی، پارادوکس دوقلوها و نظریه ی نسبیت خاص اینیشتین به دست می آید، این است که در همین دنیایی که ما زندگی می کنیم و در عالم واقعیت، زمان، طول و جرم یک امر نسبی هستند  و  ممکن  است  در  شرایط  مختلف، اندازه های متفاوتی داشته باشند؛ درمورد مسئله ی نسبی بودن زمان که مورد بحث این مقاله است نیز باید گفت که مطابق یافته های دقیق و شگفت انگیز فیزیک جدید، زمان یک امر نسبی می باشد و درآن واحد ممکن است افراد مختلف در طی یک مدت ظاهراً ثابت و یکسان، عملاً زمان های متفاوتی را تجربه کنند.

 

برای مثال مطابق این قواعد و قوانین فیزیک، اگر دو برادر دوقلو و کاملاً همسن وجود داشته باشند که یکی فضانورد و دیگری ساکن کره ی زمین باشد، ممکن است در طول زمان گذشت عمر این دو برادر با یکدیگر تفاوت پیدا کند؛ بدین ترتیب که اگر در هنگامی که هر دو نفر 20 ساله هستند، یکی از برادران با سفینه ی فضائی بسیار بسیار سریعی به سفر فضایی برود و مطابق ساعت درون سفینه بعد از 10 سال به زمین برگردد، پس از فرود آمدن سفینه برروی زمین و در حالی که برادر فضانورد فکر می کند که برادر دوقلویش در روی زمین هم مثل او 30 ساله گشته است، با تعجب می بینید که برادر دوقلویش 70 ساله است. چرا که به دلیل سرعت بسیار بسیار زیاد سفینه ی فضایی، ساعت های درون سفینه که در نظر فضانوردان به صورت معمولی زمان را نشان می داده اند، نسبت به ساعت های روی زمین، کندتر گذشت زمان را ثبت کرده اند؛ اما ساعتهای بر روی زمین  که  ثابت  و  بدون حرکت بوده اند، گذشت زمان را تندتر نشان داده اند.

 

البته باید ذکر کنیم که این مثال گرچه اغراق آمیز است و ما هنوز به چنین سفینه ای دست پیدا نکرده ایم، اما مطمئناً خواب و خیال نیست، چرا که علم فیزیک جدید و تئوری نسبیت خاص اینیشتین این مسئله را بیان کرده اند و صحت این مسئله نیز از طریق آزمایشهای تجربی تأیید گشته است؛ بنابراین مسئله گفته شده یک مسئله کاملاً علمی است نه خواب و خیال.

 

  اما مسائل فوق، چه ارتباطی با بحث طول عمر حضرت مهدی (عج) دارند؟

 

همانگونه که در قسمتهای قبلی مقاله و بخصوص در بحث پارادوکس دوقلوها ملاحظه کردید، در همین دنیای امروز ما این امکان وجود دارد که برای دو فرد مختلف که در شرایط متفاوتی به سر می برند، گذشت زمان نیز متفاوت باشد؛ برای مثال اگر بر کسی 300 سال سپری شود، برای شخص دیگر همان مدت به اندازه 3 سال ادراک شود که این تفاوت ها به سرعت طی مسیر این افراد و ... بستگی دارد.

 

در مورد مسئله طول عمر امام زمان(عج) نیز، این مسئله در روایات بیان شده است که در حالیکه انسانهای کره زمین بیش از چند صد سال (تا به حال 1200 سال) از زمان آغاز غیبت حضرت (عج) را سپری کرده اند، حضرت مهدی (عج) در زمان ظهور نه تنها زنده اند، بلکه سن ایشان در حدود 40 سال می باشد. این مسئله نشان می دهد که مدت طولانی که برای بقیه انسان های کره زمین سپری شده است، برای حضرت مهدی (عج)، زمان اندکی بوده است و ایشان تنها زمان کمی از عمر مبارکشان سپری شده است. در واقع بین زمان سپری شده برای حضرت مهدی (عج) و زمان سپری شده برای بقیه انسان ها اختلاف پدید آمده است.

 

حال دشمنان پاسخ دهند که چگونه تئوری نسبیت خاص اینیشتین، پارادوکس دوقلو ها و غیره را که در آن بیان می شود امکان دارد در همین دنیا دو فرد مختلف و در یک مدت مشخص، زمان های متفاوتی را سپری کنند، می پذیرند، اما به اعتقاد شیعه درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور، می خندند! مگر پارادوکس دوقلوها بیان نمی کند که زمان نسبی است؟

 

در واقع باید چنین گفت که روایات ما شیعیان در حدود 1300 تا 1400 سال پیش خبر از یک اصل مهم علمی داده اند که امروزه دانشمندان غربی به کشف آن افتخار می کنند؟!!! روایات ما همگی ذکر کرده اند که در حالی که  برای  اکثر  انسانها  چند  صد سال  سپری می شود، همان مدت برای حضرت مهدی (عج) که در غیبت به سر می برند، اما به هر حال در همین دنیا زندگی می کنند، زمان اندکی سپری می گردد و این یعنی همان مسئله ی نسبیت زمان. اما از برادران اهل سنت باید پرسید: شما که به قدرت خداوند متعال ایمان دارید، چگونه می توانید مسئله طول  عمر  حضرت مهدی (عج)  را  افسانه  بپندارید؟  آیا (نعوذ بالله) دانشمندان غربی از خداوند متعال تواناترند که می توانند مسئله ی نسبیت زمان را مطرح کنند و حتی در آزمایش های تجربی خود آنرا مورد آزمایش قرار دهند، اما خداوند متعال قادر نیست حجت خود را در طول تاریخ زنده و جوان نگه دارد؟ آیا دانشمندان فیزیکدان اهل سنت که هر ساله درباره ی  قوانین  فیزیک جدید  مطالعه می کنند،  این  قوانین  را می پذیرند، اما سخن روایات را درباره ی عمر طولانی حضرت مهدی (عج) و جوان ماندن ایشان در طول تاریخ، افسانه و خیالات شیعه پنداشته و به دور از حقایق علمی می دانند؟ چگونه است که ما انسانهای عادی قادر به فهم این مسئله هستیم، اما نعوذ بالله خداوند متعال و پیامبر و ائمه (ع)، چیزی در این باره نمیدانند؟

 

اما دانشمندان غربی و متفکران اروپایی و آمریکایی در این رابطه چه جوابی دارند؟ چگونه آنها مسئله ی زمان نسبی را کشف کرده اند و به کشف آن مباهات نموده اند، اما نظر شیعه را  درباره ی  طول عمر  حضرت مهدی (عج)  و  جوانی  ایشان  در  زمان ظهور  به  سخره می گیرند؟ آیا تمسخر این عقیده به مفهوم زیر سئوال بردن کشفیات خود آن ها نیست؟ آنها حداقل احتمال نمی دهند که ممکن است علاوه بر قوانین ذکر شده، قوانین دیگری هم در طبیعت وجود داشته باشد که به واسطه ی آن بتوان مسئله جوان ماندن افراد را در طول زمان توضیح داد؟

 

اما دانشمندان شیعه چرا پاسخی به یاوه گویی های دشمنان اسلام نداده اند و چرا با برادران اهل تسنن از طریق علم مباحثه نکرده اند؟ قطعاً هنگامیکه ما انسانهای  ضعیف  و فنا پذیر قادر به کشف قوانینی هستیم که در آنها در می یابیم، امکان دارد که زمان بر افراد مختلف به صورت متفاوتی سپری شود، خداوند متعال که میلیاردها بار از ما تواناتر و داناتر است، قوانینی در طبیعت وضع کرده است که بر اثر آن ها، زمان بتواند برای افراد مختلف به صورت متفاوتی سیر کند. وای به حال کسانی که قدرت خدا را نادیده می گیرند و حتی قدرت او را از دانشمندان غربی  که  قادر  به  دستکاری زمان  برای  اجرام  هستند،  کمتر می پندارند.

 

ذکر یک نکته ی بسیار مهم : هدف ما از تدوین این مقاله، این نیست که بگوییم مکانیسم افزایش طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان را در زمان ظهور، کشف کرده ایم؛ ما هرگز چنین جسارتی به خود راه نمی دهیم؛ چرا که درک این مسئله از توان ما انسانها خارج است. اما ما این مقاله را تدوین کرده ایم تا بگوییم در همین دنیای مادی که در آن زندگی می کنیم، قوانین شگفت انگیزی وجود دارند که می گویند افراد مختلف می توانند زمانهای متفاوتی را تجربه کنند و زمان ممکن است برای برخی از افراد در شرایط خاص بسیار کندتر از دیگران بگذرد؛ در واقع شبیه به همان اتفاقی که برای حضرت مهدی (عج) در طول زمان پدید آمد.

 

بدین ترتیب ما می گوییم درحالی که خود ما انسانهای ضعیف، قوانینی همچون تئوری نسبیت خاص انیشتن ، پارادوکس دوقلوها و غیره را کشف کرده ایم، چگونه ممکن است قدرت خدا را نادیده بگیریم.

 

در واقع با بیان این مقاله، قصد داریم که عنوان کنیم، ممکن است درطبیعت قوانین کشف شده همچون نسبیت زمان و نیز قوانین کشف نشده ی دیگری وجود داشته باشند که خداوند خود خلق نموده تا به وسیله ی آنها طول عمر حجتش را زیاد نموده و در هنگام ظهور او را جوان نگه دارد.

 

مقاله ای که خدمتتان ارائه شد، تلاش دارد تا به یاوه گویانی که سخنان ائمه ی شیعه را درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) افسانه و خیالات می پندارند، یادآوری کند که سخنان خود آنان افسانه است نه اعتقاد شیعه؛ چرا که کشفیات علوم نوین همچون فیزیک جدید، درستی نظر شیعه را درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور، تائید می کند.

 

در پایان مقاله باز هم تاکید می کنیم که ما ادعا نمی کنیم که مکانیسم طول عمر حضرت مهدی (عج) همان تئوری نسبیت خاص اینیشتین است؛ بلکه بیان می کنیم که قوانینی از این دست، در همین طبیعت پیرامون ما وجود دارند که با روایات شیعه درباره ی طول عمر امام زمان (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور مطابقت دارد. بنابراین نظر شیعه در این رابطه، کاملاً منطقی و علمی است و دشمنان شیعه به یاوه گویی می پردازند.

 

به امید اینکه این مقاله، قدمی هر چند کوچک در جهت زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی (عج) برداشته باشد.

 

به امید ظهور منجی موعود حضرت مهدی صاحب الزمان (عج).



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

قسمت دوم :

        طول عمر و جوانی حضرت مهدی (عج):
          
                                                       واقعیتی منطبق بر علم، نه افسانه.

توجه: عزیزانی که به زیست شناسی علاقه ندارند و یا اطلاعات کافی در این زمینه ندارند، مطالب بین *** و *** را می توانند نخوانند. (*** تلومرها واحدهایی هستند که در انتهای کروموزوم ها قرار دارند و به مثابه ساعت سلولی عمل می کنند. در سلولهای سالم و معمولی، با گذشت زمان و تقسیم سلولی، قطعه های تلومر از انتهای کروموزوم ها کنده شده و این کار تا زمانی ادامه می یابد که آخرین تلومر نیز کنده شده  و دیگر تلومری در انتهای کروموزوم ها باقی نماند. با این اتفاق، سلولهای معمولی عمرشان خاتمه  یافته  و می میرند. اما در سلولهای سرطانی با افزایش فعالیت آنزیم تلومراز، هر وقت تلومری از انتهای کروموزوم کنده شود،  پروتئین تلومراز، تلومرهای  دیگری  را  به  انتهای  کروموزوم می افزاید و با این کار نمی گذارد سلولهای سرطانی بمیرند. ***)(7) 

امروزه این امید وجود دارد که با تحقیق برروی تلومرازها و استفاده از آنها در سلولهای سالم بدن انسان، طول عمر افراد را افزایش دهند. البته تا رسیدن به نتایج این تحقیقات و بخصوص تا  زمان  عملی شدن  نتایج آن ها، راه بسیار بسیار طولانی در پیش است؛ چه رسد به اینکه بتوان آن را بر روی انسان ها انجام داد. بنابراین ذکر مثال از پیشرفتهای علم پزشکی در رابطه با طول عمر امام زمان (عج) چندان کمک کننده نیست. نکته ی مهم دیگری که در رابطه با شواهدی که تا به حال از سوی محققین شیعه ذکر می شده اند وجود دارد، این است که مثال در مورد معمرین و مثال درباره ی پیشرفتهای پزشکی، گرچه ممکن است تا حدی افزایش طول عمر حضرت مهدی (عج) را توجیه کنند، اما لزوماً جوانی ایشان را با گذشت زمان توجیه نمی نمایند.

اما شاهد جدیدی که امروز برای اولین بار خدمت شما  برادران  و  خواهران  گرامی  ارائه می گردد، مربوطه به علم فیزیک جدید است. قویاً به شما توصیه می نماییم که در همین ابتدا نگران نباشید و فکر نکنید که توضیحاتی که در ادامه می آیند، پیچیده و سخت هستند. بلکه ما تلاش نموده ایم تا آنجا که ممکن است، مسائل را به شکل خیلی ساده، به دور از فرمول ها و معادلات پیچیده ی فیزیک جدید ارایه کنیم. البته اگر احیاناً در بخش هایی از این مطالب به مشکل برخوردید و یا صحت آنها برایتان جای سئوال داشت، می توانید از یک کارشناس فیزیک یا مهندس برق یا عمران که از نظر اعتقادی نیز قابل اطمینان هستند، کمک بگیرید.

در این فرضیه ی جدیدی که خدمتتان ارایه می نمایم، تلاش می کنیم تا با استفاده از تئوری « نسبیت خاص انیشتین » (Special Relativity)، امکان  اثبات  عمر  طولانی  حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان را بررسی نماییم. باز هم تأکید می کنیم که از اسم تئوری نسبیت اینیشتین نترسید، چون مطالبی که در زیر می آیند به صورت بسیار ساده و قابل فهم بیان شده اند.

مطابق « تئوری نسبیت خاص انیشتین » که با شواهد تجربی نیز تأیید شده است، هنگامی که اجسام سرعت بسیار زیادی دارند،  اتفاقات خاصی برایشان می افتد؛  به نحوی که فاصله ها برای اجسام کوتاهتر شده، جرم اجسام افزایش می یابد و حتی زمان برای اجسام سریع، کندتر می گذرد. به عبارت دیگر مطابق این قانون، کسی که در فضاپیمای بسیار بسیار سریع نشسته است، از دید ناظر روی زمین، ساعت همراه وی بسیار بسیار کندتر می گذرد و این کندتر گذشتن زمان واقعی است نه اینکه تنها یک تصور باشد.(8) گرچه ممکن است مطلب گفته شده عجیب به نظر برسد و با مطالبی که در فیزیک کلاسیک (که در دبیرستان خوانده ایم) بیان می شود، به ظاهر تضاد داشته باشد، اما باید گفت  که  تئوری نسبیت خاص انیشتین  با تمام شگفت انگیزی و عجیب بودنش، واقعیت دارد و با شواهد تجربی اثبات شده است.

قسمتی از نظریه های نسبیت خاص انیشتین که ما در این مقاله به آن  می پردازیم،  بحث « نسبیت زمان » است و به بقیه قسمتهای آن نمی پردازیم. « نسبیت زمان » می گوید که اجسام و افرادی که با سرعت های بسیار بسیار بالا مثلاً نزدیک به سرعت نور طی مسیر می کنند، از دید ناظر زمینی، زمان برایشان بسیار کند می گذرد. به عبارت دیگر اگر دو شخص وجود داشته باشند که یکی برروی زمین ساکن نشسته باشد و شخص دیگر در فضاپیمایی با سرعت بسیار بالا نشسته باشد، ساعتی که در دست شخص فضانورد است، از دید ناظر زمینی کندتر از  ساعت  فردی  که  بر روی  زمین  بی حرکت  نشسته  است، می گذرد. البته خود شخص فضانورد این کند شدن زمان را احساس نمی نماید؛ اما هنگامی که با فرد زمینی مقایسه می گردد، این اختلاف گذشت زمان خود را نشان می دهد.(9) برای مثال درحالی که مطابق ساعت فرد روی زمین 1 ساعت سپری گشته است، مطابق ساعت شخص فضانورد فقط 1 دقیقه سپری شده است.

بنابراین شخص روی زمین 1 ساعت پیرتر شده است، اما شخص فضانورد فقط 1 دقیقه از عمرش گذشته است. به این ترتیب شخص فضانورد مذکور، در طی این مدت جوانتر از فرد روی زمین مانده است.
البته این مسئله تنها یک بحث داستانی و افسانه وار نیست؛ بلکه یک حقیقت علمی در فیزیک است که با فرمول های متعددی تحت بررسی قرار می گیرد. 

 
توجه: عزیزانی که به فیزیک علاقه ندارند و یا اطلاعات کافی در این زمینه ندارند، مطالب بین *** و *** را می توانند نخوانند.

 

*** فرمول زیر که یکی از آسانترین فرمول های تئوری نسبت خاص انیشتن است، به بیان رابطه ی بین سرعت و زمان نسبیتی می پردازد.(10)

در فرمول فوق، t زمانی است که برای فردی که بی حرکت ایستاده است سپری می شود؛ اما t’ زمانی است که برای فردی که در یک فضاپیمای بسیار سریع نشسته و فضاپیمای او سرعت V دارد، سپری می شود.
از فرمول مذکور چنین نتیجه می شود که اگر فردی در فضاپیمایی با سرعت بسیار زیاد نشسته باشد، زمان برای او بسیار آهسته تر از ساعت های روی زمین می گذرد و عمر او طولانی تر شده و جوان تر از انسان های روی زمین می ماند.  برای  قابل فهم تر شدن  این  مسئله،  فرمول  فوق را با ذکر  مثال  عددی  بیان می کنیم:
 
فرض کنید که فردی بر روی یک صندلی در روی کره ی زمین و ساکن و بی حرکت نشسته است و  شخص دیگری نیز در داخل فضاپیمایی با سرعت  بسیار بسیار زیاد  طی  مسیر می کند.  فرض  می کنیم  که  فضاپیمای  شخص  دوم،  سرعتی  معادل        C) 0/99999999 Cهمان سرعت نور است) داشته باشد؛ زمان سپری شده در روی زمین و زمان سپری شده در فضاپیما، با یکدیگر تفاوت عمده ای خواهند داشت.


برای مثال فرض می کنیم که اگر در روز کره ی زمین، ساعت فرد نشسته برروی صندلی (t) گذشت 20 ساعت را نشان دهد، مطابق فرمول مذکور، ساعت فرد نشسته در فضاپیما تنها سپری شدن چند ثانیه را نشان خواهد داد. محاسبه ی فرمولی مثال فوق به قرار زیر است:

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، هنگامی که سرعت یک فضاپیمایی بسیار بسیار نزدیک به سرعت نور شود ،زمان به قدری کند می گذرد که درحالی که ساعت روی کره ی زمین گذشت 20 ساعت را نشان می دهد، ساعت درون فضاپیما از دید ناظر زمینی گذشت زمان چندانی را نشان نمی دهد (0 = t’).  البته به دلیل اینکه ما  در فرمول  برای سهولت  محاسبات،  عدد  0/99999999 C    را به طور تقریبی برابر با C در نظر گرفتیم، صفر به دست آمده در نتیجه نهائی (0 = t’)،  یک صفر واقعی نیست؛ بلکه نتیجه ی نهایی اصلی ( t’ = 0/00000001 ) می باشد.

بدین ترتیب می توان گفت که درحالی که بر روی زمین 20 ساعت سپری شده است، شخصی که در فضاپیما با سرعت بسیار بسیار زیاد درحال حرکت است، از دید ناظر زمینی تنها گذشت 1 ثانیه را تجربه می کند.
بنابراین شخص نشسته در فضاپیمای سریع السیر نسبت به شخصی که در زمین نشسته است، نزدیک به 1000 برابر جوانتر مانده است و گذشت زمان کمتری را سپری نموده است.

 

این سخن از انیشتین معروف است که گفته است :

"بر سر در تمام معابد علمی و آزمایشگاهی نوشته‌اند "کسی که دین ندارد حق ندارد وارد معبد شود." (لذا این) ایمان است که به علم و دانش شرف مضاعف می‌بخشد و در مسیر درست به کار می‌اندازد

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

       طول عمر و جوانی حضرت مهدی (عج):
          
                                                       واقعیتی منطبق بر علم، نه افسانه.



یکی از مهمترین عقاید مسلمانان، عقیده به ظهور یک منجی از تبار رسول الله (ص) به نام مهدی (عج) در آخرالزمان است. در این میان، اختلافاتی بین عقیده ی شیعیان و اهل تسنن وجود دارد؛ یکی از مهمترین اختلافات این است که شیعیان معتقدند حضرت مهدی (عج) درسال 255 هجری قمری به دنیا آمده و به لطف و خواست خدا از نظرها پنهان گشته است و تا هنگامی که معیشت خدا اقتضا کند، در غیبت به سر خواهد برد.(1) مطابق این عقیده، حضرت عمر طولانی دارند و در هنگام ظهور، در سنین جوانی به سرمی برند. اما در مقابل، اهل سنت عقیده دارند که حضرت مهدی (عج) در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد و رشد و پرورش خواهند یافت و حرکت جهانی خود را آغاز خواهند نمود.(2) در این میان اهل سنت به شدت با نظر شیعه درمورد طول عمر حضرت مهدی (عج) مخالفند و بیان می دارند که حضرت نمی توانند چنین عمر طولانی داشته باشند و در عین حال در هنگام  ظهور ،جوان باشند.




البته غیر مسلمانان و دشمنان اسلام هم اصلاً دین اسلام را قبول ندارند که بخواهند مهدویت را بپذیرند. بنابراین دشمنان اسلام، اصل مهدویت را زیر سوال برده و بخصوص نظر شیعه را در رابطه با طول عمر و جوانی حضرت، افسانه و خیال می پندارند. اما آیا این اعتقاد شیعیان در رابطه با طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان خیالات است؟


بعد از ذکر نظر گروههای مختلف اعتقادی پیرامون طول عمر و جوانی حضرت مهدی (عج)، اکنون به بررسی علمی اعتقادات شیعه پیرامون  طول عمر و  جوانی  حضرت مهدی (عج) می پردازیم.


همان گونه که ذکر شد، شیعیان اعتقاد دارند که حضرت مهدی (عج) پس از ولادت در سال 255 هجری قمری، از نظرها پنهان شده و به خواست خدا در غیبت به سر می برند و تا هنگامی که خداوند اراده کنند، از نظرها پنهان خواهند ماند و سپس در زمانی که خداوند صلاح بداند، حضرت بر مردم ظاهر خواهند شد. مطابق این عقیده، حضرت مهدی (عج) عمری طولانی دارند و هنگام ظهور جوان می باشند. در این زمینه، روایات بسیاری از قول ائمه ی اطهار (ع) نقل شده است. در زیر، یکی از آنها را ذکر می کنیم:

 
حضرت امام رضا(ع) در پاسخ به اباصلت هروی که از ایشان پرسید: نشانه های قائم شما هنگام ظهور چیست؟ می فرمایند: « نشانه اش این است که در سن پیری است، ولی منظرش جوان است؛ به گونه ای که بیننده می پندارد 40 ساله یا کمتر از آن است. نشانه ی دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اجلش فرا رسد. »(3)

 
در روایت بالا، نکات عجیبی درباره ی حضرت مهدی (عج) ذکر شده است. طوری که حضرت امام رضا (ع) می فرمایند در عین حال که حضرت مهدی (عج) عمر طولانی دارند، از نظر جسمی و ظاهری جوان می باشند؛ به نحوی که با گذشت ایام نیز حضرت پیر نمی شوند. حال این پرسش مطرح است که چگونه ممکن است حضرت مهدی (عج) با بقیه ی انسان ها و حتی ائمه ی اطهار (ع) و پیامبر (ص) نیز تا این حد متفاوت باشند؟ آیا این عقیده درمورد حضرت مهدی (عج) صرفاً تخیلات و اوهام است (نعوذ بالله)، یا از نظر علمی امکان اثبات آن وجود دارد؟ 

 
تا به حال از سوی محققین و نویسندگان شیعه، شواهدی برای امکان اثبات طول عمر حضرت مهدی (عج) بیان شده است. مهمترین شواهدی که تا به حال از سوی محققین شیعه در رابطه با امکان اثبات طول عمر حضرت مهدی (عج) بیان شده اند. به قرار زیرند:

 
مثال هایی از معمرین (سالخوردگان): بنابراین نظریه، از آنجا که به گواهی تاریخ،  بعضی از انسان ها  طول عمر زیادی  داشته اند  (از  جمله حضرت نوح (ع)،  حضرت آدم (ع)، بخت النصر و ...)، این امکان وجود دارد که حضرت مهدی (عج) نیز مانند آنان عمر طولانی داشته باشند.(4)

 
مثال هایی از تلاش علم پزشکی برای افزایش طول عمر افراد: در این تئوری، بیان می شود که امروزه با توجه به تلاش های پزشکی در جهت افزایش طول عمر افراد، این امکان نیز وجود دارد که حضرت مهدی (عج) نیز به دلیل رعایت اصول پزشکی و دانستن قواعد افزایش طول عمر، عمر طولانی دارند.(5) 

 
شواهدی که ملاحظه فرمودید گرچه تا حدی کمک کننده هستند، اما خود این شواهد دچار مشکلات خاصی می باشند؛ برای مثال درمورد بحث معمرین، گرچه این مثال ممکن است برای اهل سنت یا برای برخی از پیروان ادیان دیگر مانند مسیحیان کمابیش معنادار باشد، اما پاسخ مناسبی برای ادعاهای افراد لائیک و لامذهب نمی باشد؛ چرا که این افراد اصلاً حضرت نوح (ع) و غیره را آنگونه که ما می شناسیم و قبول داریم، قبول ندارند که بشود از حضرت نوح (ع) برای آنها مثال زد.

در مورد پیشرفت های علوم پزشکی و تلاش دانشمندان برای به ثمر رساندن نتایج تحقیقاتشان درباره ی افزایش طول عمر انسانها، باز هم این مشکل وجود دارد که هنوز تحقیقات دانشمندان به نتیجه ی مناسب و تاثیرگذاری نرسیده است و هنوز توانایی دانشمندان در ارتقای افزایش عمر انسانها، ناچیز بوده است. 

دانشمندان امروز، تلاش خود را عمدتاً در زمینه ی تحقیق بر روی سلولهای سرطانی متمرکز کرده اند تا با بررسی دلیل افزایش طول عمر سلولهای سرطانی، بتوانند علت افزایش طول عمر این سلولها را دریابند و بعد از یافتن این علتها درصورت امکان آنها را به بقیه ی سلولهای بدن تعمیم دهند. برای مثال آنزیم تلومراز که  یک  پروتئین  فعال سلولی  می باشد  و وظیفه اش اضافه کردن واحدهائی به نام تلومر در انتهای کروموزم ها است، یکی از موضوعات مورد علاقه ی دانشمندان است.(6)

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی       

 دل بی تو به جان آمد وقت است باز آیی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری


"آموس اوري" دانشمند اسرائيلي بطور علمي نشان داد كه امكان سفر در زمان وجود دارد. اكنون دانش نظري لازم وجود دارند كه تاكيد شود ساخت ماشين زمان بطور نظري ممكن است.

ساختار رياضي اين كشف، در آخرين شماره مجله علمي "تفسير فيزيك" منتشر شد. آموس اوري پروفسور دانشگاه تكنولوژي اسرائيل، به كمك مدلي رياضي امكان سفر در زمان را ثابت كرد. نتيجه گيري اصلي اوري چنين است كه "براي ساخت ماشين زمان كه مناسب چنين سفري باشد، نياز به نيروي گرانشي عظيمي است".

اين دانشمند در طرح خود از نتيجه تحقيقات "كورت گدل" در سال 1949 استفاده مي كند كه طبق آن نظريه نسبيت وجود مدل هاي مختلف فضا و زمان را مفروض دارد.

طبق محاسبات اوري، در صورتي كه به ساختار كج (داراي انحراف) فضا-زمان شكل حلقه و يا قيف داده شود، امكان سفر به گذشته بدست مي آيد. در عين حال در هر دور جديد از اين ساختار متمركز، انسان بيشتر وارد عمق زمان مي شود.

اما براي ساخت ماشين مناسب براي چنين سفري، نياز به نيروي عظيم گرانشي است. چنين فرض مي شود كه اين نيروها در نزديك حفره هاي سياه وجود دارند. براي اولين بار در قرن 18-ام درباره حفره هاي سياه صحبت شد. "پي ير سيمون لاپلاس" گفت كه اجسام فضايي نامرئي اي وجود دارند كه نيروي گرانشي در آنها تا حدي بالاست كه هيچ اشعه نوري از آنها منعكس نمي شود. براي اينكه اشعه از يك چنين جسمي فضايي منعكس شود، بايد سرعتي بيش از سرعت نور داشته باشد. تنها در قرن بيستم دانشمندان اين را مطرح كردند كه گذشتن از سرعت نور غير ممكن است.

مرز حفره هاي سياه را "افق رويدادها" مي نامند. هر جسمي كه به آن برسد، به عمق حفره كشيده مي شود و اين در حاليست كه از خارج ديده نمي شود كه چه چيزي در داخل حفره رخ مي دهد.

چنين مفروض است كه قوانين فيزيكي در اعماق حفره سياه عمل نمي كنند و مختصات فضا و زمان، جاي خود را عوض مي كنند و سفر در فضا تبديل به سفر در زمان مي شود.

در ضمن، عليرغم اهميت محاسبات اوري، هنوز زود است كه آرزوي سفر در زمان را داشت. اين دانشمند اعتراف مي كند كه مدل رياضي وي را از نظر فني فعلاً نمي توان عملي كرد.

در عين حال وي تاكيد مي كند كه روند توسعه فناوري ها بقدري سريع است كه هيچكس نمي تواند بگويد پس از چند ده سال بشر از چه امكاناتي برخوردار خواهد بود.

در كل، امكان سفر در زمان توسط آلبرت اينشتين توسط نظريه نسبيت پيشگويي شده بود. اين دانشمند تاييد مي كرد كه اجسام داراي جرم بزرگ فضا-زمان را منحرف مي كنند و زمان اجسامي كه با سرعتي كمتر از سرعت نور حركت مي كنند، آرام و كند مي شود. بدين ترتيب، براي ما سفر برخي از ذرات در فضاي كيهاني هزاران سال بطول مي انجامد، در صورتيكه براي خود ذرات تنها چند دقيقه وقت مي گيرد.

گرانش سبب منحرف ساختن فضا-زمان است: در نزديكي اجسام سنگين اجسام كوچكتر در مسيري داراي انحراف پيرامون آن ها به گردش در مي آيند. خطوط منحرف فضا-زمان مي توانند بسته شده و به شكل مدار در آيند كه با حركت روي آنها، جسم بطور حتم با گذشته خود ملاقات مي كند.

ايده سفر در زمان مدت بسياري است فكر بشري را كه نگران مي كند. درباره اين موضوع، تعداد بسياري آثار علمي-تخيلي وجود دارند. اما تا كنون حقيقتاً معلوم نيست كه آيا تحقق سفر در زمان عملاً ممكن است و يا اين تنها احتمالي نظري است.

از آنجايي كه تا كنون هيچكس ثابت نكرده كه سفر در زمان غير ممكن است (در حالي كه پايه هاي نظري درباره ممكن بودن جابجايي در زمان پديدار شده اند)، بطور بالقوه شانس اين كه فردي بتواند به گذشته بازگشته و يا آينده را ببيند، همچنان وجود دارند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 

انسانهای زیادی در گوشه و کنار دنیا ادعاء نموده اند که بشقاب پرنده ها را دیده اند بطوری که تعداد آنها به بیش از پنج میلیون نفر می رسد و حتی بعضی از آنها ، پا را فراتر نهاده و ادعاء نموده اند که سوار بر بشقاب پرنده شده و از نزدیک ، موجودات انسان نمای ِ داخل آن را مشاهده کرده اند و عجیب تر از همه این است که بعضی از این افراد ، ادعای خود را در حالت هیپنوتیزم هم بر زبان آورده اند و به این ترتیب جای هر گونه شک و شبه ای را در مورد صدق ِ گفتار خود ، بر طرف نموده اند .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

در عصر ظهور، به جهت وسایل فوق مدرنی که در اختیار مردم قرار می گیرد، سفر به فضا و کرات بالا، همانند سفرهای زمینی امری عادی خواهد شد. البته روایات این باب، سفر به آسمان ها را برای خود آن حضرت می دانند; لکن ظاهرا وضع آن زمان، به گونه ای خواهد بود که سفر به آسمان ها همانند سفر از قاره ای به قاره دیگر در عصر ما بوده و امکانات سفر به فضا، در اختیار همه قرار خواهد گرفت; یعنی، زندگی بر روی زمین در آن مدینه فاضله، وارد مرحله جدیدی خواهد شد که به طور کلی با وضعیت گذشته فرق دارد. همان گونه که امروزه بشر به پیشرفت هایی در صنایع و نرم افزار ست یافته که اگر در گذشته گفته می شد، پذیرش آن تنها از طریق اعجاز مورد قبول واقع می شد. از این رو پیشرفت های آن عصر برای مردم امروز ما، به آسانی قابل قبول نیست و عده ای هم آن را از باب اعجاز حضرت مهدی (عج) قبول می کنند.
امام باقر علیه السلام در همین رابطه می فرماید:
«ذخر لصاحبکم الصعب، قلت: وما الصعب؟ قال ما کان من سحاب فیه رعد وصاعقة او برق، فصاحبکم یرکبه، اما انه سیرکب السحاب ویرقی فی الاسباب اسباب السماوات السبع و الارضین السبع; [1] .
برای صاحب و سرور شما حضرت مهدی علیه السلام آن وسیله سرکش ذخیره شده است. راوی می گوید: گفتم: منظور از وسیله سرکش چیست؟ امام فرمود: ابری است که در آن غرش رعد و شدت صاعقه یا برق است. او بر این وسیله سوار می شود، آگاه باشید او به زودی بر ابرها سوار می شود و به آسمان ها و زمین های هفتگانه صعود می کند».
مسلما منظور از ابر، این ابر معمولی نیست; چون ابرهای معمولی وسیله ای نیستند که بتوان با آنها سفر فضایی کرد; زیرا آنها در جو زمین در حرکت اند و با زمین فاصله چندانی ندارند و نمی توانند از آن بالاتر روند. پس منظور وسیله فوق العاده سریعی است که در آسمان، به صورت توده ای فشرده از ابر به نظر می رسد و غرشی همانند رعد و قدرت و شدتی همچون صاعقه دارد. به هنگام حرکت، دل آسمان را با نیروی فوق العاده خود، می شکافد و به پیش می رود و می تواند تا هر نقطه ای از آسمان حرکت کند.
بدین ترتیب، آن وسیله ای فوق مدرن بوده و شبیه آن در وسایل کنونی وجود ندارد و از تصور ما بیرون است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

حضرت امام باقر(ع): حضرت مهدی با هفت سفینه نوری در کوفه فرود می آید در حالی که کسی نمی داند در کدام سفینه است.

منبع روایت: نوائب الدهور/جلد 2 /ص410

یوفوی مشاهده شده در پاکستان که هفت یوفوی کوچکتر به آن پیوستند.

حضرت امیر المومنین بارها از مردم درخواست کرد تا او زنده است مردم هر سوالی دارند از او بپرسند.

1. امام علی فرمود: بیش از آن که من را از دست بدهید از من درباره راههای آسمان سوال کنید.

2. ایشان همچنین فرمودند: از من درباره راههای اسمان سوال کنید زیرا من از راههای اسمان نسبت به زمین اشناتر هستم.

همچنین روایاتی درباره استفاده امام علی از دانش دروازه ستارگان و همین طور سفرش با سلمان فارسی به کائنات موجود است که در فرصتی بعد در وبلاگ قرار داده می شود.

ابو حمزه ثمالی میگوید : حضرت باقر در شبی که همراه ایشان بودم به اسمان نگاه کرد و فرمود:

ای ابا حمزه ،این قبه(سیاره)پدر ما ادم است و خداوند غیر از آن سی و نه قبه (سیاره)دیگر دارد و در آنجا مخلوقاتی هستند که یک چشم بر هم زدن نیز نافرمانی خدا را نکرده اند.

بحار النوار/ جلد54

حضرت صادق: در ورای خورشید شما چهل خورشید دیگر است که در انها مخلوقات بسیاری وجود دارند و در ورای این ماه شما چهل ماه است که مخلوقات بسیاری در آنها زندگی میکنند.

بحار النوار /جلد 54/ص329/حدیث 13

منظور از عددها برای کثرت و بیان صفت است نه میزان دقیق.

مردی بر حضرت سجاد وارد شد و  حضرت به او فرمود: شما کیستید؟ گفت: منجم هستم.امام فرمود:شما خیال پرداز هستید.

امام به او نگاه کرد و سپس فرمود: آیا به تو نشان دهم مردی را که از وقتی بر ما وارد شدی در 14 جهان وارد شده به گونه ای که هر کدام از آن جهانها 3 برابر دنیای شما باشد.

بصائر الدرجات /ص420

ابن عباس میگوید:

رسول خدا بر ما وارد شد و ما دور هم در مسجد جمع بودیم.فرمود: در چه کاری هستید؟گفتیم درباره خورشید فکر میکنیم.چگونه طلوع میکندو چگونه غروب.فرمود:افرین.این چنین باشید،در مخلوق فکر کنید و درباره خالق فکر نکنید .زیرا خدا انچه را خواست خلق می کند برای هر چه خواهد و شما از ان تعجب میکنید.به گونه ای که ورای قاف هفت دریا هست و هر دریایی 500 سال طول دارد و در ورای ان هفت زمین است به گونه ای که با نورشان ساکنین خود را روشن میکنند. و در واری ان هفتاد هزار امت است مانند پرندگان خلق شده اند به گونه ای خودشان و نسل هایشان در هواد زندگی میکنند و از ستایش خداوند کوتاهی نمیکنند.در ورای ان هفتاد هزار امت است که از باد خلق شده اند.غذایشان از باد و نوشیدنیشان از باد و لباسشان از باد و ظرف هایشان از باد و وسائل حمل و نقل انها از باد است.پاشنه وسائل حمل و نقلشان تا قیامت به زمین نمیرسد،چشمهای انان در وسط سینه هایشان قرار دارد.هر کدام که میخوابد وقتی بیدار میشود کنار سر وی روزیش قرار دارد.و در ورای ان سایه عرش قرار دارد و در سایه عرش هفتاد هزار امت قرار دارند در حالیکه نمی دانند خداوند ادم و فرزندان ادم و ابلیس و فرزندان ابلیس را خلق کرده است.این همان قول خداوند است که میفرماید : خداوند آنچه را نمیدانید خلق کرده است.

بحار النوار/جلد 54/ص348/حدیث 44

منظور از هفت دریا میتواند اشاره به هفت سیال اطراف سیارات منظومه شمسی باشد .

سفر فضایی امام باقر

جابر گوید از حضرت باقر راجع به این آیه قران پرسش کردم: (و این چنین بود که ما ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم.)

جابر گوید:

من نگاهم به زمین دوخته شده بود که امام به بالا اشاره کرد و سپس به من فرمود:سرت را بلند کن.من سرم را بلند کردم و به سقف اتاق نگاه کردم در حالیکه شکافته میشد تا نگاهم به نوری بیافتد که چشم من را خیره می کرد.

جابر گوید:سپس به من فرمود: ابراهیم این چنین ملکوت آسمانها و زمین را دید.سپس فرمود به پایین نگاه کن.من نیز به پایین نگاه کردم.

سپس فرمود :سرت را بلند کن.من نیز سرم را بالا کردم دیدم سقف اتاق به حالت اولش برگشته است.

جابر گوید :سپس امام دستم را گرفت و برخاست و من را از اتاقی که در ان بودم بیرون اورد و به اتاق دیگری وارد نمود.لباسی که به تن داشت بیرون اورد و لباش دیگری را پوشید.

سپس به من فرمود :چشمت راببند من نیز چشمم رابستم و به من فرمود: چشمت را باز نکن.مدتی گذشت سپس به من فرمود: می دانی کجا هستی؟

گفتم خیر فدایتان شوم.

فرمود: در تاریکی هستی که ذوالقرنین ان را پیموده بود.

عرض کردم :فدایتان شوم ایا اجازه میدهید چشمم را باز کنم.

فرمود :باز کن ولی تو چیزی نخواهی دید.

من چشمم را باز کردم  ناگهان دیدم در تاریکی مطلق قرار دارم که حتی جای پای خودم را نمیبینم.

سپس اندکی رفتند و سپس ایستاد و به من فرمود: آیا میدانی کجا هستی؟

گفتم خیر.فرمود: تو بر چشمه اب حیات قرار داری که خضر از ان نوشید. از ان جهان بیرون امدیم و به جهان دیگری رفتیم و در انجا گردش کردیم.ان جا را در ساختمان سازی و ساکنینش مانند جهان خودمان دیدیم.

سپس از ان جهان بیرون امدیم و به جهان سومی مانند جهان اول و دوم وارد گشتیم و به همین ترتیب ما به پنج جهان سر زدیم.

سپس فرمود: این(جهانها) ملکوت زمین هستند و ابراهیم انها را ندید و او فقط ملکوت اسمانها را دید که دوازده جهان هستند و هر جهان مانند آن چه دیدی میباشد.

هر گاه یکی از ما امامان در میگذرد (فوت زمینی)در یکی از این جهان ها خواهد بود تا این که در اخرین جهان ،قائم در جهان ما می باشد که ما سکونت داریم.

سپس فرمود: چشمت را ببند.من نیز چشمم را ببستم.بعد از ان دستم را گرفت که ناگهان ما در خانه ای بودیم که از ان خارج شدیم.

امام آن لباس را از تن دراورد و لباس دیگری را که قبلا پوشیده بود به تن کرد و ما به محل نشستن اولیه باز گشتیم.

من عرض کردم فدایتان شوم در این فاصله چه مقدار از روز گذشته است؟ فرمودند: 3 ساعت.

منبع: مناقب ال ابی طالب/جلد 3 /ص 326

بحارالنوار /ج 54/ ص324

حضرت امام باقر میفرماید:

«آگاه باشید،ذوالقرنین میان انتخاب دو ابر(به عنوان وسیله نقلیه)مختار شد،و او آرام را انتخاب کرد و سهمگین و توفنده را برای امام زمان گذاشت.

راوی گوید: سوال کردم ابر سهمگین چیست؟ فرمود: ابری است که در آن رعد و برق و صاعقه است و امام عصر بر آن سوار میشود.

آگاه باشید که ایشان به زودی سوار بر این ابر میشود و در نردبان آسمانهای هفت گانه و زمینهای هفت گانه بالا خواهد رفت در حالیکه پنج مورد آباد و دو مورد خراب است.»

بحار الانوار ج54 ص 343 حدیث34

حضرت باقر میفرماید:

امیرالمومنین پادشاه ان چه بر روی زمین و زیر زمین است،دو نوع ابر(وسیله نقلیه) بر وی عرضه شد.یکی سهمگین و دیگری ارام.

ایشان ابر سهمگین را انتخاب کرد. با استفاده از (وسیله نقلیه)سهمگین آن چه تحت(زیر)زمین بود را صاحب میشد و با استفاده از (وسیله نقلیه)ارام، ان چه بالای زمین بود را صاحب میشد و امام سهمگین را بر ارام ترجیح داد و در نتیجه با ان وسیله در هفت(تمدن تحت)زمین گردش کرد و دریافت که سه مورد از ان تمدنها خراب و چهار مورد آباد هستند.

بحارالنوار /ج54/ص344

پیش از امیر المومنین سه مورد تمدن اسمانی خراب بود ولی از زمان حضرت علی تا ظهور حضرت مهدی دو مورد خراب خواهد بود.

(یعنی از 7 سیاره منظومه شمسی در 5 تای انها حیات وجود دارد. )

منبع: کتاب فرا زمینی ها در آیات و روایات و با تشکر از نویسنده این کتاب


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

سلام . بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب . می خوام تو این پست یه مجله  همه چی تموم برای همه ی سنین یعنی از کلاس اولی ها که سواد خوندن دارن تا 70 80 ساله ها است رو معرفی کنم نام این مجله دانستنیهاست من از 3 سال پیش با این مجله آشنا شدم واقعا به دردتون می خوره . البته لازم به ذکره که این مجله فقط درباره یوفو ها نمی نویسه . دانستنیها بیشتر درباره  علم فیزیک و متافیزیک مطلب می نویسه و خیلی هم طرفدار داره . منظورم ازخیلی، خیلی خیلیه

در کل من عاشق این مجله ام و خواستم به شما هم معرفی کنم .   یه وقت فکر نکنید دارم تبلیغ می کنما نه نه نه اصلا.من فقط خواستم شما هم از این مجله استفاده کنید .

مشخصات مجله

زمان دریافت:دو هفته نامه

چاپ و صحافی : همشهری

نام مجله : دانستنیها

توزیع : نشر گستر امروز

سازمان آگهی ها : 6-2948105

پشتیبانی و پذیرش اشتراک : 84321843-84321831

بازرسی توضیع:84321421

نشانی : تهران،بالاتر از میدان ولیعصر ، خیابان شهامتی،پلاک 12

کد پستی:1594644411

تلفن تحریریه:84321664

پیامک:300099901

ایمیل:danestaniha@hmg.ir

قیمت : 2000 تومان

این مجله رو به راحتی می تونید از دکه ها خریداری کنید.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 

شب گذشته(28آذر 1393)بر فراز آسمان فردیس شیئ ناشناس نورانی دیده شد..

بدون شرح....!

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...