جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : یک شنبه 11 خرداد 1393
نویسنده : غزل غفاری

 


آلبرت اینیشتین برای اینکه فرمول خود را قابل فهم تر بکند، از مثالی تحت عنوان ساعت فوتونی (Photon Clock)  استفاده کرد. قبل از توضیح بیشتر درمورد ساعت فوتونی، به تصویر زیر توجه فرمایید:(11)


ساعت فوتونی و توضیح کند شدن گزر زمان در سرعت های بسیار بسیار بالا.

 
ساعت فوتونی ساعتی است که از دو سطح آینه ای تشکیل شده است. طرز کار این ساعت این گونه است که هنگامی که یک ذره ی نور (فوتون) از سطح آینه ی اول به سطح آینه ی دوم برخورد کرده و دوباره به طرف آینه ی اول باز می گردد، این رفت و برگشت زمانی معادل 1 ثانیه را نشان می دهد. هنگامی که این ساعت (ساعت فوتونی) بی حرکت باشد (برای مثال در دست مردی نشسته برروی کره ی زمین)، ساعت فوتونی خیلی معمولی و مطابق توضیح داده شده، ثانیه ها را ثبت می کند (که ما این حالت را در شکل بالا با فلش سبز نشان داده ایم). اما هنگامی که ساعت فوتونی در یک فضاپیمای باسرعت بسیار بسیار بالا کار گذاشته شود، ذره ی نور یا (فوتونی) که درسطح آینه ی اول حرکت می کند و به سمت آینه ی دوم  می رود باید مسافت بسیار بسیار طولانی را  طی  کند  تا  به  سطح آینه ی مقابل برسد و بازهم باید مسافت بسیار بسیار طولانی را طی کند تا مجدداً از آینه ی دوم به سمت آینه ی اول برگردد (ما این حالت را در شکل فوق با فلش قرمز نشان داده ایم). در واقع در فضاپیما، ذره ی نور یا فوتون به محض اینکه از آینه ی اول  جدا  می شود  تا  به آینه ی دوم برسد، به جای اینکه همچون ساعت فوتونی روی زمین مسیر مستقیمی را تا آینه ی مقابل خود طی کند، مجبور می گردد تا مسیر بسیار طولانی تری را در فضا بپیماید تا به آینه ی روبرویش برسد؛ چرا که فضاپیمایی که حامل ساعت فوتونی مذکور است، در طی همان مدت بسیار کوتاه، هزاران کیلومتر در فضا طی مسیر کرده است و دیگر در سرجای اولش نیست. بنابراین ذره ی نور یا فوتون نیز مجبور است برای برخورد به آینه ی سطح مقابل، پا به پای فضاپیما در فضا طی مسیر کند تا به آینه ی سطح مقابل خود برسد. این مسئله سبب می شود تا فوتونی که به وسیله ی رفت و برگشت آن، ساعت فوتونی زمان را به ما نشان می دهد، دیرتر به سر جای اول خود برگردد و ثانیه ها را کندتر نشان دهد.

 

در واقع در فضاپیما، فوتون ساعت فوتونی برای نشان دادن سپری شدن زمان، مجبور به طی کردن مسیرهای بسیار طولانی است و به همین دلیل زمان را به ما کندتر نشان می دهد.

 

توجه : اینیشتین از مثال ساعت فوتونی برای قابل فهم تر کردن زمان نسبیتی استفاده کرد. اما این مسئله بدین معنا نیست که لزوماً دلیل کند گذشتن زمان در سرعت های بالا به دلیل اتفاقی است که برای ساعت فوتونی پدید می آید، بلکه کند گذشتن زمان در سرعت های بالا، احتمالاً مکانیسم های پیچیده تری دارد. اما به هرحال هرچه هست، زمان نسبیتی یک واقعیت علمی در فیزیک است که در آزمایش های تجربی نیز به اثبات رسیده است. ***

 
پارادوکس دوقلوها:(12) یک مثال خیلی ساده که دانشمندان فیزیک جدید از  آن  استفاده می کنند تا مسئله ی زمان نسبیتی را قابل فهم تر نمایند، مسئله ی پارادوکس دوقلوها است. در این مثال، بیان می شود که اگر 2 فرد دوقلوی کاملاً همسن تولد بیست سالگی خود را جشن بگیرند و بعد از این جشن، یکی از دوقلوها که فضانورد است، توسط یک سفینه فضائی با سرعت بسیار بسیار بالا به فضا اعزام شود، ولی برادر دوقلوی او در زمین بماند، بعد از گذشت چندین سال حوادث عجیبی رخ می دهد؛ به این ترتیب که آن قلی که فضانورد است به ساعت فضاپیمای خود می نگرد و می گوید من 10 سال دیگر برادرم را در روی زمین خواهم دید و هر دو تولد سی سالگیمان را جشن می گیریم. مطابق ساعت فضاپیما، 10 سال سپری می شود و قل فضانورد با خوشحالی به زمین برمی گردد. اما هنگام پیاده شدن از سفینه، بر روی زمین می بیند که یک پیرمرد 70 ساله با دسته گل به استقبالش می رود. فضانورد تعجب می کند و می گوید: ای پیرمرد تو کیستی و چرا این قدر نزدیک فضاپیما شدی؟ نترسیدی که به تو صدمه وارد شود؟ اما پیرمرد پاسخ می دهد: من برادر دوقلوی تو هستم!!!

 

پارادوکس دوقلو ها. نظریه ای شگفت انگیز اما واقعی در فیزیک جدید

پارادوکس دوقلو ها. نظریه ای شگفت انگیز اما واقعی در فیزیک جدید.

 

در این هنگام قل فضانورد که از تعجب خشکش زده است، به یاد قانون پارادوکس دوقلو های زمان نسبیتی می افتد و متوجه می شود به دلیل اینکه فضاپیمایی که با آن به فضا مسافرت کرده است، سرعت بسیار بسیار بالایی داشته است، ساعت درون فضاپیما بسیار کندتر از ساعت های روی زمین، گذشت زمان را نشان می داده است؛ یعنی گرچه برای قل فضانورد مطابق ساعت های فضاپیما تنها 10 سال سپری شده است، اما ساعت های روی کره ی زمین، 50 سال را سپری کرده اند.

 

بدین ترتیب قل فضانورد پی می برد که ساعت او در فضاپیما کندتر از ساعت های روی زمین گذشت زمان را نشان می داده است .

 

شواهد تجربی که درست بودن مسئله ی « زمان نسبیتی » را  تائید می کند:


سالها بعد از اینکه اینیشتین قانون نسبیت خاص و مسئله ی زمان نسبیتی را معرفی نمود، دانشمندان به شواهد تجربی دست یافتند که به طرز بسیار دقیقی مسئله ی زمان نسبیتی را تائید می کردند؛ ما دراینجا به 3 نمونه از این شواهد اشاره می نمائیم:

 
مزون ها ذرات ناپایداری هستند که توسط برخورد تشعشعات کیهانی به لایه های فوقانی جو زمین ایجاد می شوند. این ذرات عمر بسیار بسیار کوتاهی دارند، به قدری کوتاه که حتی اگر سرعت این ذرات نزدیک به سرعت نور هم باشد، قاعدتاً نباید این ذرات به سطح زمین راه پیدا کنند؛ چراکه عمر آنها بسیار بسیار کوتاهتر از آن است که بتوان چنین انتظاری داشت؛ اما با کمال تعجب می بینیم که این ذرات به سطح زمین راه می یابند. دلیل این امر، این است که به دلیل سرعت بالای این ذرات،  ساعت های  درونی  این  ذرات  نیز کندتر می گذرد. یعنی اگر فرض کنیم که تک تک این ذرات ساعتی به مچ  بسته  باشند،  این ساعت ها بسیار کندتر از ساعت های روی زمین، گذشت زمان را نشان می دهند. در واقع همان اتفاق پارادوکس دوقلوها درمورد این ذرات نیز حادث می شود.(13) 

 
ساعت های ماهواره هایی که در سیستم مکان یابی جهانی (GPS) مورد استفاده قرار می گیرند، به میزان بسیار جزیی گذشت زمان را کندتر نشان می دهند که این کند شدن زمان در ساعتهای موجود در ماهواره های GPS، به دلیل سرعت بالای حرکت ماهواره ها به دور زمین می باشد.(14)

 

این کند شدن زمان در ساعتهای ماهواره ها گرچه بسیار بسیار جزئی است، اما در هر حال این میزان کم هم باید در محاسبات مد نظر قرارگیرد؛ چرا که این اختلاف جزیی ساعت درون ماهواره با ساعت روی زمین، ممکن است منجر به اشتباهات محاسباتی در نشان دادن محل اجسام روی کره ی زمین شود. یک مثال درباره ی اهمیت این مساله، اشتباهاتی بود که در « مسابقات جهانی روباتیک » پدید آمد و عامل آن عدم هماهنگی بین ساعت های روی زمین و ساعت های درون ماهواره های GPS بود.(15)


شخصی به اسم Carol Alley که اهل ریچموند بود، اصرار بر این داشت که یک آزمایش کاملاً مستقیم درمورد اختلاف ساعتها در سرعتهای بالا انجام دهد و بدین ترتیب درستی نظریه ی پارادوکس دوقلوها را مورد امتحان قراردهد.


بدین ترتیب او 2 ساعت اتمی که ساعتهای بسیار دقیقی هستند و در هر چند میلیون سال تنها 1 ثانیه امکان اشتباه دارند، را برای انجام تحقیق برگزید.

 

او در این آزمایش، یکی از ساعتها را روی زمین باقی گذاشت و ساعت دیگر را با خود به درون هواپیمای حت سریع السیر برد و با این هواپیما چندین بار مسیرهای طولانی را طی کرد. سپس در اتمام آزمایش وقتی که هر 2 ساعت اتمی را در کنار یکدیگر قرار داد، ملاحظه کرد که ساعتی که همراه با او در سفر هوایی و درون جت سریع السیر بود، به میزان بسیار جزیی زمان را کندتر از ساعتی که برروی زمین بود، نشان می داد؛ در واقع ساعتی که درون هواپیمای سریع السیر بود، به دلیل سرعت بالای هواپیما، از ساعتی که روی زمین قرار داشت، اندکی جوانتر مانده بود.(16)

 

مثال های فوق بخش کوچکی از مثالهای تجربی پیرامون درستی نظریه ی « نسبیت خاص اینیشتین » و « پارادوکس دوقلوها » بود. هر چند آزمایش های تجربی  دیگری  نیز انجام شده اند و درستی این نظریه را اثبات کرده اند که ما در این مقاله به آنها نمی پردازیم.

ذکر یک نکته ی بسیار مهم: علاوه بر نظریه ی « نسبیت خاص اینیشتین » که درمورد تغییرات زمان، طول و جرم در سرعتهای بالا بود، نظریه ی دیگری به نام تئوری « نسبیت عام اینیشتین » نیز وجود دارد که به تغییرات زمان، طول و جرم در مجاورت اجسام با جرم های بسیار بزرگ می پردازد. درنظریه ی نسبیت عام اینیشتین نیز بیان شده است که اجسام و افرادی که در مجاورت اجرام بسیار بزرگ مانند ستاره های غول پیکر و یا سیاه چاله های فضائی قرار دارند، زمان برایشان کندتر از افرادی که  روی  کره ی زمین  زندگی  می کنند، می گذرد.(17)

 

بدین ترتیب، مطابق این نظریه شخصی که در کنار یک ستاره ی غول پیکر زندگی می کند، زمانی که برایش سپری می شود، کندتر از زمانی که برادر دوقلویش در کره ی زمین تجربه می کند، می گذرد؛ در واقع با گذشت زمان، آن قلی که کنار  ستاره ی  غول پیکر  زندگی می کند، جوانتر از برادرش در روی زمین خواهد ماند.

 

لازم به ذکر است که درستی نظریه ی نسبیت عام هم با آزمایشهای تجربی ثابت شده است؛ اما به هرحال این نظریه کمتر از نظریه ی نسبیت خاص مورد تأکید دانشمندان قرار دارد؛ به همین دلیل گرچه نظریه ی نسبیت عام نیز می تواند در بحث ما مورد استفاده قرارگیرد، اما به دلیل پیچیدگی این نظریه و اهمیت کمتر آن نسبت به نظریه ی نسبیت خاص، در این مقاله به آن استناد نمی نماییم.

 



جمع بندی بحث و ارتباط آن با مسئله ی طول عمر امام زمان (عج)

 

بعد از توضیح نسبتاً مفصل تئوری نسبیت خاص اینیشتین، اینک جمع بندی نهایی آن را که خلاصه بوده و می تواند مورد استفاده ی همه ی عزیزان خواننده ی وبلاگ قرار بگیرد، خدمتتان عرض می نماییم.

 

نتیجه نهائی که درباره ی زمان نسبیتی، پارادوکس دوقلوها و نظریه ی نسبیت خاص اینیشتین به دست می آید، این است که در همین دنیایی که ما زندگی می کنیم و در عالم واقعیت، زمان، طول و جرم یک امر نسبی هستند  و  ممکن  است  در  شرایط  مختلف، اندازه های متفاوتی داشته باشند؛ درمورد مسئله ی نسبی بودن زمان که مورد بحث این مقاله است نیز باید گفت که مطابق یافته های دقیق و شگفت انگیز فیزیک جدید، زمان یک امر نسبی می باشد و درآن واحد ممکن است افراد مختلف در طی یک مدت ظاهراً ثابت و یکسان، عملاً زمان های متفاوتی را تجربه کنند.

 

برای مثال مطابق این قواعد و قوانین فیزیک، اگر دو برادر دوقلو و کاملاً همسن وجود داشته باشند که یکی فضانورد و دیگری ساکن کره ی زمین باشد، ممکن است در طول زمان گذشت عمر این دو برادر با یکدیگر تفاوت پیدا کند؛ بدین ترتیب که اگر در هنگامی که هر دو نفر 20 ساله هستند، یکی از برادران با سفینه ی فضائی بسیار بسیار سریعی به سفر فضایی برود و مطابق ساعت درون سفینه بعد از 10 سال به زمین برگردد، پس از فرود آمدن سفینه برروی زمین و در حالی که برادر فضانورد فکر می کند که برادر دوقلویش در روی زمین هم مثل او 30 ساله گشته است، با تعجب می بینید که برادر دوقلویش 70 ساله است. چرا که به دلیل سرعت بسیار بسیار زیاد سفینه ی فضایی، ساعت های درون سفینه که در نظر فضانوردان به صورت معمولی زمان را نشان می داده اند، نسبت به ساعت های روی زمین، کندتر گذشت زمان را ثبت کرده اند؛ اما ساعتهای بر روی زمین  که  ثابت  و  بدون حرکت بوده اند، گذشت زمان را تندتر نشان داده اند.

 

البته باید ذکر کنیم که این مثال گرچه اغراق آمیز است و ما هنوز به چنین سفینه ای دست پیدا نکرده ایم، اما مطمئناً خواب و خیال نیست، چرا که علم فیزیک جدید و تئوری نسبیت خاص اینیشتین این مسئله را بیان کرده اند و صحت این مسئله نیز از طریق آزمایشهای تجربی تأیید گشته است؛ بنابراین مسئله گفته شده یک مسئله کاملاً علمی است نه خواب و خیال.

 

  اما مسائل فوق، چه ارتباطی با بحث طول عمر حضرت مهدی (عج) دارند؟

 

همانگونه که در قسمتهای قبلی مقاله و بخصوص در بحث پارادوکس دوقلوها ملاحظه کردید، در همین دنیای امروز ما این امکان وجود دارد که برای دو فرد مختلف که در شرایط متفاوتی به سر می برند، گذشت زمان نیز متفاوت باشد؛ برای مثال اگر بر کسی 300 سال سپری شود، برای شخص دیگر همان مدت به اندازه 3 سال ادراک شود که این تفاوت ها به سرعت طی مسیر این افراد و ... بستگی دارد.

 

در مورد مسئله طول عمر امام زمان(عج) نیز، این مسئله در روایات بیان شده است که در حالیکه انسانهای کره زمین بیش از چند صد سال (تا به حال 1200 سال) از زمان آغاز غیبت حضرت (عج) را سپری کرده اند، حضرت مهدی (عج) در زمان ظهور نه تنها زنده اند، بلکه سن ایشان در حدود 40 سال می باشد. این مسئله نشان می دهد که مدت طولانی که برای بقیه انسان های کره زمین سپری شده است، برای حضرت مهدی (عج)، زمان اندکی بوده است و ایشان تنها زمان کمی از عمر مبارکشان سپری شده است. در واقع بین زمان سپری شده برای حضرت مهدی (عج) و زمان سپری شده برای بقیه انسان ها اختلاف پدید آمده است.

 

حال دشمنان پاسخ دهند که چگونه تئوری نسبیت خاص اینیشتین، پارادوکس دوقلو ها و غیره را که در آن بیان می شود امکان دارد در همین دنیا دو فرد مختلف و در یک مدت مشخص، زمان های متفاوتی را سپری کنند، می پذیرند، اما به اعتقاد شیعه درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور، می خندند! مگر پارادوکس دوقلوها بیان نمی کند که زمان نسبی است؟

 

در واقع باید چنین گفت که روایات ما شیعیان در حدود 1300 تا 1400 سال پیش خبر از یک اصل مهم علمی داده اند که امروزه دانشمندان غربی به کشف آن افتخار می کنند؟!!! روایات ما همگی ذکر کرده اند که در حالی که  برای  اکثر  انسانها  چند  صد سال  سپری می شود، همان مدت برای حضرت مهدی (عج) که در غیبت به سر می برند، اما به هر حال در همین دنیا زندگی می کنند، زمان اندکی سپری می گردد و این یعنی همان مسئله ی نسبیت زمان. اما از برادران اهل سنت باید پرسید: شما که به قدرت خداوند متعال ایمان دارید، چگونه می توانید مسئله طول  عمر  حضرت مهدی (عج)  را  افسانه  بپندارید؟  آیا (نعوذ بالله) دانشمندان غربی از خداوند متعال تواناترند که می توانند مسئله ی نسبیت زمان را مطرح کنند و حتی در آزمایش های تجربی خود آنرا مورد آزمایش قرار دهند، اما خداوند متعال قادر نیست حجت خود را در طول تاریخ زنده و جوان نگه دارد؟ آیا دانشمندان فیزیکدان اهل سنت که هر ساله درباره ی  قوانین  فیزیک جدید  مطالعه می کنند،  این  قوانین  را می پذیرند، اما سخن روایات را درباره ی عمر طولانی حضرت مهدی (عج) و جوان ماندن ایشان در طول تاریخ، افسانه و خیالات شیعه پنداشته و به دور از حقایق علمی می دانند؟ چگونه است که ما انسانهای عادی قادر به فهم این مسئله هستیم، اما نعوذ بالله خداوند متعال و پیامبر و ائمه (ع)، چیزی در این باره نمیدانند؟

 

اما دانشمندان غربی و متفکران اروپایی و آمریکایی در این رابطه چه جوابی دارند؟ چگونه آنها مسئله ی زمان نسبی را کشف کرده اند و به کشف آن مباهات نموده اند، اما نظر شیعه را  درباره ی  طول عمر  حضرت مهدی (عج)  و  جوانی  ایشان  در  زمان ظهور  به  سخره می گیرند؟ آیا تمسخر این عقیده به مفهوم زیر سئوال بردن کشفیات خود آن ها نیست؟ آنها حداقل احتمال نمی دهند که ممکن است علاوه بر قوانین ذکر شده، قوانین دیگری هم در طبیعت وجود داشته باشد که به واسطه ی آن بتوان مسئله جوان ماندن افراد را در طول زمان توضیح داد؟

 

اما دانشمندان شیعه چرا پاسخی به یاوه گویی های دشمنان اسلام نداده اند و چرا با برادران اهل تسنن از طریق علم مباحثه نکرده اند؟ قطعاً هنگامیکه ما انسانهای  ضعیف  و فنا پذیر قادر به کشف قوانینی هستیم که در آنها در می یابیم، امکان دارد که زمان بر افراد مختلف به صورت متفاوتی سپری شود، خداوند متعال که میلیاردها بار از ما تواناتر و داناتر است، قوانینی در طبیعت وضع کرده است که بر اثر آن ها، زمان بتواند برای افراد مختلف به صورت متفاوتی سیر کند. وای به حال کسانی که قدرت خدا را نادیده می گیرند و حتی قدرت او را از دانشمندان غربی  که  قادر  به  دستکاری زمان  برای  اجرام  هستند،  کمتر می پندارند.

 

ذکر یک نکته ی بسیار مهم : هدف ما از تدوین این مقاله، این نیست که بگوییم مکانیسم افزایش طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان را در زمان ظهور، کشف کرده ایم؛ ما هرگز چنین جسارتی به خود راه نمی دهیم؛ چرا که درک این مسئله از توان ما انسانها خارج است. اما ما این مقاله را تدوین کرده ایم تا بگوییم در همین دنیای مادی که در آن زندگی می کنیم، قوانین شگفت انگیزی وجود دارند که می گویند افراد مختلف می توانند زمانهای متفاوتی را تجربه کنند و زمان ممکن است برای برخی از افراد در شرایط خاص بسیار کندتر از دیگران بگذرد؛ در واقع شبیه به همان اتفاقی که برای حضرت مهدی (عج) در طول زمان پدید آمد.

 

بدین ترتیب ما می گوییم درحالی که خود ما انسانهای ضعیف، قوانینی همچون تئوری نسبیت خاص انیشتن ، پارادوکس دوقلوها و غیره را کشف کرده ایم، چگونه ممکن است قدرت خدا را نادیده بگیریم.

 

در واقع با بیان این مقاله، قصد داریم که عنوان کنیم، ممکن است درطبیعت قوانین کشف شده همچون نسبیت زمان و نیز قوانین کشف نشده ی دیگری وجود داشته باشند که خداوند خود خلق نموده تا به وسیله ی آنها طول عمر حجتش را زیاد نموده و در هنگام ظهور او را جوان نگه دارد.

 

مقاله ای که خدمتتان ارائه شد، تلاش دارد تا به یاوه گویانی که سخنان ائمه ی شیعه را درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) افسانه و خیالات می پندارند، یادآوری کند که سخنان خود آنان افسانه است نه اعتقاد شیعه؛ چرا که کشفیات علوم نوین همچون فیزیک جدید، درستی نظر شیعه را درباره ی طول عمر حضرت مهدی (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور، تائید می کند.

 

در پایان مقاله باز هم تاکید می کنیم که ما ادعا نمی کنیم که مکانیسم طول عمر حضرت مهدی (عج) همان تئوری نسبیت خاص اینیشتین است؛ بلکه بیان می کنیم که قوانینی از این دست، در همین طبیعت پیرامون ما وجود دارند که با روایات شیعه درباره ی طول عمر امام زمان (عج) و جوانی ایشان در هنگام ظهور مطابقت دارد. بنابراین نظر شیعه در این رابطه، کاملاً منطقی و علمی است و دشمنان شیعه به یاوه گویی می پردازند.

 

به امید اینکه این مقاله، قدمی هر چند کوچک در جهت زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی (عج) برداشته باشد.

 

به امید ظهور منجی موعود حضرت مهدی صاحب الزمان (عج).





|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...